یادداشت ن.سادات.ن
به نام خدا آرزوی نبات کوچولو، داستان دختر بچه ایست که در جسجتوی آرزوی حقیقی خود به آرزوهای کوچک و بزرگ مختلفی فکر میکند ولی هیچ کدام از آنها را انتخاب اصلی خود نمیبیند. تا اینکه در جریان مریضی اش متوجه می شود مادرش به همه ی آرزوهای کوچک در نقش مادری رسیده است و در عین حال، هم خدا انتخابش را دوست دارد هم به دیگران کمک میکند، هم به علایقش می پردازد. این داستان کودکانه ی پرمحتوا، به دختران از همان کودکی می آموزد که انتخاب نقش مادری در رأس همه ی نقش های زنانه، هویت اصلی آنان است و در عین حال یک مادر میتواند در خیلی از عرصه های دیگر فعالیت کند. گزیده ی کتاب؛ نبات کوچولو با خودش گفت: «حالا که می دانم آرزوی مهم من چی هست، باید مواظب آن باشم. نباید آرزوهای کوچک این آرزوی بزرگ را از من بگیرند.»
15
(0/1000)
محدثه محمدزاد
1401/10/23
0