یادداشت kimiyafard

kimiyafard

kimiyafard

1403/11/1

        《زل زده ام به دیوار سپید》
من به این جور داستان های ایرانی ادبیات کلیشه ای میگم 
داستان پیچیده و یه فضای مالیخولیایی و خاکستری که تا آخر داستان پیش میری که بفهمی ته این گره به کجا میرسه..
این کتاب به نظر من با این همه تعریف ناامیدم کرد.
این رمان کوتاه صرفا در مدح ادبیات بود .
پس فقط کسایی ازش لذت میبرن که به ژانر ادبیات و ستایش اون علاقمند باشند...
در غیر اینصورت کتابخونای عزیز سمتش نرید :)

پیچیدگی داستان فقط من رو به آخرش رسوند و جوری که اسم دو شخصیت اصلی رو در طول داستان نامبرده نمیشه تا آخر کتاب که آن هم به زور فهمیدم و نتیجه گیری کردم و نقد های مختلفی خونوم که فهمیدم چیشد اصلا‌.‌...
خدا میدونه چرا برای رمانی که دوستش نداشتم چرا اینقدر نوشتم :///
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.