یادداشت Haniyeh

Haniyeh

1403/2/7

کاراوال
        اولین جلد از مجموعه سه گانه کاراوال.
داستان این مجموعه حول دو خواهر به نام‌های "اسکارلت" و "دوناتلا" میچرخه. اسکارلت و تلا بیشتر از هر چیزی توی دنیا همدیگه رو دوست دارن و برای هم هر کاری میکنن. 
اسکارلت نقش محوری جلد اول رو داره. پدر اسکارلت برای اون که خواهر بزرگتره ازدواجی با یه کنت ترتیب داده که اسکارلت تا به حال اون رو ندیده اما ازش نامه‌هایی دریافت کرده که در اونها کنت آدم خوبی به نظر میاد. اسکارلت این سرنوشت رو پذیرفته چون امیدواره بتونه بعد از ازدواج خواهرش رو هم همراه خودش ببره و اینطوری هردوشون از ظلم پدرشون نجات پیدا کنن.
اون فقط یه آرزو داره که چندین ساله بهش فکر میکنه، اینکه بتونه در کاراوال به عنوان یه تماشاگر شرکت کنه ولی چون ازدواجش نزدیکه میدونه نمیتونه به کاراوال برسه و بیخیال این آرزو شده. کاراوال یه مسابقه جادویی در جزیره‌ای دورتر از جزیره محل زندگی خانواده اسکارلته که توسط مردی به نام "اسطوره" سالی یک بار برگزار میشه. دوناتلا با همکاری "جولیان"، پسری که به تازگی باهاش آشنا شده نقشه‌ای میریزه تا اسکارلت رو یک هفته قبل از تاریخ ازدواجش به کاراوال ببره.
اسکارلت بعد از رسیدن به جزیره متوجه میشه به جای تماشاگر، مجبوره یه بازیکن باشه چراکه معمایی که برای مسابقه طرح شده، به خواهرش دوناتلا مربوطه و اسکارلت باید برای نجات جان دوناتلا معما رو حل کنه.

دنیای جادویی کاراوال برای من خیلی لذتبخش بود. جادو در همه جای جزیره به چشم میخورد و اگر قرار بود اطلاعاتی به دست بیاری باید بهاش رو با جادو پرداخت میکردی. داستان غیرقابل پیش‌بینی بود، مخصوصا پایانش که هیجان خیلی زیادی برام داشت. توی کاراوال به هیچکس نمیشد اعتماد کرد و این داستان رو جذابتر میکرد. شخصیت‌پردازی های خوبی داشت و من باهاشون ارتباط گرفتم. 
فقط یه مسئله وجود داشت اون هم این بود که نویسنده میخواست روی قصه عاشقانه اسکارلت هم کار کنه ولی به نظرم یک مقدار خوب از آب درنیامده بود مخصوصا پایان جلد، با این حال این کتاب مورد علاقه من هست و پیشنهادی.
      
4

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.