یادداشت ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂
8 ساعت پیش
تازه خوندن سوزومه رو تموم کردم… و راستش هنوز کلمات درست برای بیان حسی که این کتاب بهم داد پیدا نکردم. این کتاب فقط یک داستان نبود؛ مثل سفری بود به دنیایی پر از رنگ، خاطره و سکوتهای عمیق. هر صفحهاش جوری نوشته شده بود که حس میکردم دارم غروبهای نارنجی رو میبینم، صدای بارون رو میشنوم، و پا به جایی میذارم که هم واقعی بود و هم خیال. سوزومه به من یادآوری کرد که گاهی زندگی پر از درهاییست که ناگهان پیش رومون ظاهر میشن… درهایی به گذشته، به غمها، به امیدها. و شاید شجاعت واقعی همون لحظهای باشه که تصمیم میگیری اونها رو ببندی یا دوباره باز کنی. این کتاب برای من بیشتر از یک قصه بود؛ مثل آینهای بود برای احساساتی که همیشه ته دلم پنهان بودن. ترکیبی از اندوه، امید و زیبایی… همون چیزی که ماکوتو شینکای همیشه توی دنیاهاش میسازه. اگر بخوام خلاصه بگم: سوزومه رو باید حس کرد، نه فقط خوند. 🌌 "راستشو بگم دوست دارم یک بار دیگه هم انیمه و هم کتابش رو بخونم...خوب راستش پر از متن و سخنان دلنشین هست و نتونستم از بینشون بهترین ها رو بنویس..."
(0/1000)
محدثه سلمانی
1 ساعت پیش
0