یادداشت حسنا نادعلی
1404/6/1 - 14:33
(0/1000)
نظرات
1404/6/2 - 01:04
داستان تراژدی نوشتن با اینکه داستان رو تراژدیتر میکنه چه فرقی داره؟ البته من خود کتاب رو نخوندم؛ داستانش رو شنیدم.. @H_Nadali
0
1404/6/2 - 01:12
این شکلیه که انگار اقتضای داستان ایجاب نمیکرده لزوماً انقدر غمگین تموم بشه، چون غم رو به اندازهی کافی طی داستان و مرحله به مرحله تزریق کرده، وقتی اینجوری تمومش میکنه انگار عمداً دلش میخواد خواننده غمگین بشه، نه اینکه ذات داستان این مقدار غم رو لازم داشته باشه
1
0
1404/6/2 - 09:10
خب اگر قرار بود کتابهای کلاسیک رو خلاصه کنیم بینوایان احتمالا مدال بالاترین میزان حذفیات رو میگرفت. اگر به کتابای نشر افق که همه متن کوتاه شده هستن دقت کنید از شیوه بیان آقای سلیمانی کاملا مشخصه چقدر از متون کتاب رو حذف کردن. بینوایان بیش از اینکه رمان باشه مثل کتاب تاریخ برای ارائه وضع اون زمان جامعه میمونه. به شخصه اول کلی پیگیر پیدا کردن نسخه کامل با ترجمه آقای مستعان بودن ولی کل در نهایت پیدیاف ترجمه آقای مجلسی نصیبم شد😅😅😅 و وقتی چشمم به تعداد صفحات خورد تصمیم گرفتم به این زودی سراغ نسخه کامل این کتاب نرم. بنظرم نوشتن چیزایی مثل تاریخچه مسافرخانه گوربو دیگه کاملا اضافی بودن.
1
1
1404/6/2 - 12:30
من نسخه کوتاه شده رمان رو خوندم. بله اشک آدم در میاد. اون موقعی رمان ویکتور هوگو برام جذاب تر شد که فهمیدم حضرت آقا هم خوندنش رو توصیه کردن. در کل تلخه اما خوندش لازمه. سرگذشت انقلاب ها و چگونگی به وجود آمدنشون. اینکه از دل چه مصائب و سختی هایی انقلاب ها جوانه می زنن. فضای غمگینش برای من غریب نبود. اگر اهل تاریخ خوندن باشید، مخصوصا تاریخ ایران، حزن اون جامعه و قلم نویسنده رو درک می کنید.
1
1
حسنا نادعلی
1404/6/2 - 01:01
0