یادداشت سعید بیگی
1403/12/8
این کتاب؛ دومین اثر از مجموعۀ «تجربۀ جوانی» است که جستجوی لحظههای حساس در زندگی جوانها است؛ روایت لبۀ بزرگسالی! نثر مترجم خوب، خواندنی و خوشخوان است و ویراستاری کتاب هم خوب است. لحن، خودمانی و جالب است و آدم را خسته نمیکند. متن پشت جلد کتاب: «نامه داستان واقعی زندگی دو نوجوان است؛ کیتلین اهل پنسیلوانیای آمریکا و مارتین اهل موتاری زیمبابوه. کیتلین به خاطر پروژۀ مدرسهاش که نامه نوشتن به فردی در کشوری دیگر است، زیمبابوه را انتخاب میکند و باب آشنایی این دو نفر باز میشود. نامهها ادامهدار میشوند و زندگی کیتلین و مارتین و آدمهای دور و برشان را تحت تاثیر قرار میدهند. کتاب از دو بخش تشکیل شده؛ نامههای کیتلین و زندگیاش از زبان خودش و نامهها و زندگی مارتین. این نامهها شش سال از زندگی این دو نفر را روایت میکنند.» باید یک اعتراف سخت بکنم؛ من در طول این کتاب چندین بار احساساتی شدم و اشک ریختم و تنها دلیلش را پاکی محبت و علاقۀ این دو نفر به هم و صداقتشان در گفتهها و نوشتههایشان میدانم. دختر داستان یعنی کیتلین، با هماهنگی خانوادهاش تمام تلاشش را میکند تا به دوست آفریقاییاش در کشور زیمبابوه، یعنی مارتین کمک کند و هنگامی که از شدت فقر و نداریِ آنها با خبر میشود؛ به خانوادهاش اطلاع میدهد. آنها هم تلاش انسان دوستانه و البته فوق تصور و فوق العادهای را در این زمینه آغاز میکنند که در نهایت به گرفتن بورسیۀ تحصیلی برای مارتین، از یک دانشگاه در نزدیکی محل زندگیشان منجر میشود. این در حالی است که کشور زیمبابوه درگیر فقر و بحران اقتصادی فلجکنندهای شده است که مردم حتی غذایی ساده برای سیر کردن شکمشان را هم ندارند. در طی این نامهها هر یک از این دو نوجوان، از زندگی و سلایق و علایقشان با هم سخن میگویند و از خانوادههایشان و تمام بخشهای زندگیشان برای هم صادقانه تعربف میکنند. به نظرم تربیت درست فرزندان در دو خانواده نکتهای بسیار مهم است که در طول داستان متوجه آن خواهید شد و بیشترین اثر مثبت را در این مورد، مادران خانواده دارند؛ چه مادر آفریقایی مارتین و چه مادر آمریکایی کیتلین. مادر مارتین از انجام کارهای خلاف فرزندانش ناراحت شده و آنها را نهی میکند و مادر کیتلین هم وقتی متوجه میشود، دختر 15 سالهاش از خانه دور شده، از او میخواهد که خیلی زود به خانه برگردد یا خودش به دنبال آنها خواهد آمد. البته پدر هم در این زمینه نقش دارد؛ اما نقش پدر حمایت از کل خانواده و ایجاد امنیت جانی، مالی، فرهنگی و اجتماعی برای تمام اعضای خانواده، از جمله مادر و اعتماد به او برای نقش مدیریتیاش در منزل و رسیدگی به فرزندان است. نشاندادن غیرمستقیم و غیرشعاری قدرت مادران، در هدایت درست فرزندان و جلوگیری از منحرف شدن مسیر زندگی آنان، از نقاط قوت و برجستۀ کتاب است. در این کتاب به مسائل و مشکلات نوجوانان آمریکایی اشاره شده که به نظر کیتلین ـ البته بعد از آشناییاش با مشکلات مارتین و خانواده و مردمش ـ این مشکلات لوس و بیمزه و بیاهمیتاند. در این کتاب ما شاهدیم که هر یک از این دو نوجوان، در جمع دوستانشان گاه به کارهایی دست میزنند که از نظر ما یا در فرهنگ ما شاید کاری زشت و خلاف به شمار میآید؛ اما در فرهنگ خودشان کار زشت و خلاف، به آن معنای سختش محسوب نمیشود و این تنها به جهت اختلاف فرهنگها است. و مطلب پایانی آنکه؛ به نظرم در بخشهایی از کتاب هر چند کوتاه، حذفیاتی انجام شده است که به جهت عدم دسترسی به اصل کتاب و زبان ندانستن، امکان مقایسه و بررسی را نداشتم و خوشحال میشوم اگر دوستان این نکته را بررسی نمودهاند، به من هم اطلاع دهند.
(0/1000)
نظرات
1403/12/8
عه گلایه چرا؟😶🌫️ اتفاقا مفصل خوبه که. نهایتا بیایم راجع به یه کتاب نظر بدیم (خوب بود.) یا (دوست نداشتم.) اینکه کمکی به بقیه نمیکنه. من به شخصه یادداشتهای بهخوان رو با اینکه معمولا کم هستن و بعضی کتب اینجا شاید زیر ۱۰یادداشت داشته باشن، به یادداشتهای طاقچه و فیدیبو و امثالش ترجیح میدم. چون اینجا معمولا مفصلتر و موشکافانهتر کتابها بررسی شدن و برای کسی که میخواد کتابی رو انتخاب کنه برای خوندن واقعا کمکحاله، حتی من اگه کتابی رو هم خونده باشم برام پیش اومده که از خوندن یادداشتها دید بازتر و اطلاعات بیشتری از کتاب بهدست آوردم. خلاصه اینکه ممنون از شما و کسان دیگهای که دقیق و باحوصله کتب رو بررسی میکنن و نتیجهی بررسیشون رو به بقیه هم هدیه میکنن. @mosaafer
1
1403/12/8
درود خواهش میکنم. من پس از صحبت چند تن از کاربران، تصمیم داشتم، یادداشتها را تا حداکثر ۸ سطر خلاصه کنم؛ اما بنا به درخواست دوستان، کمی مفصلترش کردم. امیدوارم یادداشتها مفید فایده باشند. 🙏 @Melika_sm
1
سعید بیگی
1403/12/8
1