یادداشت Sheida Hanafi
1404/3/7
امیلی دیگر آن دخترک خام جلد اول نیست. حالا مینویسد، خط میخورد، برمیگردد، میایستد، گم میشود، اما از پا نمیافتد. امیلی و صعود داستان رسیدن است، اما نه آن رسیدنهای سطحی که دیگران انتظار دارند. این صعود، درونیست… آرام، آهسته، ولی مقاوم. در دل این داستان، چیزهایی هست که بغض میسازند. آن لحظههایی که باید تصمیم بگیری کجای خودت را نگه داری و از کجای دنیای اطرافت دل بکنی. و امیلی، با تمام شکنندگیاش، محکم میایستد. ✨ «بعضی صعودها فقط در سکوت اتفاق میافتند، جایی در عمق دل آدمی.» این جلد، داستان دختریست که به جای بلیتهای درخشان و راههای هموار، دل به راهی میزند که پر از تردید است و تاریکی. امیلی شاعر است، اما فقط با کلمات شعر نمیگوید، با انتخابهایش، با سکوتهایش، با نرفتنهایش هم شعر میسازد. در این کتاب، بیشتر از همیشه دیدم که صعود فقط فتح قلههای بیرونی نیست… صعود یعنی بایستی، وقتی همه میدوند. یعنی نروی، وقتی همه میگویند برو. یعنی به ندایی گوش بدهی که فقط خودت میشنوی. ✨️ وقتی کسی با تمام قلبش دست از رفتن میکشد، شاید تازه دارد صعود میکنه ✨️
(0/1000)
Sheida Hanafi
1404/3/11
1