یادداشت محمدامین اکبری
1401/6/27
به نام او هرسال محرم سعی دارم کتاب یا کتابهایی در باب واقعه عاشورا بخوانم، امسال «حقیقت عاشورا» نوشته محمد اسفندیاری را خواندم. از اسفندیاری «عاشوراشناسی» را پیش از این خوانده بودم، مسائل خوبی در آن مطرح شده بود ولی از چند منظر دچار مشکل بود که مهمترینش ادعاهای گزاف مولف اثر بود که متاسفانه از خودبزرگبینی ایشان نشئت میگرفت. با این حال «حقیقت عاشورا» را خواندم تا شاید درباره اسفندیاری تجدیدنظری حاصل شود که نشد و بهنظرم «عاشوراشناسی» کتاب بهتری بود. اول که «حقیقت عاشورا» تکرارِ همانچیزهایی بود که در «عاشوراشناسی» آمده است، مولف در آن کتاب ادعاهایی نسبت به آثار دیگر پژوهشگران حوزه عاشوراشناسی داشت و همچنین ادعا میکرد که نظر من نسبت به تمام آن نظرات احساسی و از روی تعصب، علمیتر و جامعتر است. او این دعاوی را بهشکلهای مختلف در کتاب تکرار کرده است. حالا او در «حقیقت عاشورا» بخش عمده ای از آن تکرارهای مکرر را مکرراً تکرار کرده تا بلکه سخنانش را به کرسی بنشاند سخنانی که برخلاف ادعاهایش تا حدود بسیار زیادی احساسی و به دور از منطق است. او تنها خود را پژوهشگر حقیقی این عرصه میداند. متاسفانه رد این تکبر آزارنده در جای جای کتاب مشاهده میشود. ضمن اینکه برخی از استدلالهای ایشان و نسبتهایی که به معصوم میدهد جای بحث اساسی دارد. خلاصه «حقیقت عاشورا» سبب شد که دیگر با وسواس بیشتری کتابهایم را انتخاب کنم.
(0/1000)
نظرات
1402/5/3
سلام هنوز این دو کتاب آقای اسفندیاری را نخواندم ولی در چند مجلس پای صحبت هایشان نشسته ام و تقریبا به محتوای مطالبشان آگاهم. در مورد کتاب چون نخواندم فعلا نظری نمیدهم هر چند که در مقابل بعضی استدلالهایشان قانع نمی شوم ولی اتفاقا چون همین امروز در جلسه ای از ایشان نسبت به تحلیلشان سوالی پرسیدم و بحثی شد و رفتار ایشان را دیدم احساس کردم نظرتان در مورد شخصیت ایشان کمی دور از واقعیت است. البته ممکن است من هم بعد از خواندن کتاب همین احساس شما نسبت به شخصیت ایشان را داشته باشم ولی می خواهم بگویم ترکیب کلمات این حس را شاید به شما منتقل کرده است. امروز ایشان اینقدر متواضعانه نسبت به سوالی که پرسیدم برخورد کردند که واقعا در دلم تحسینشان کردم. اینکه شخصی در جایگاه ایشان پاسخ یک دانشجوی تاریخ اسلام را اینچنین متواضعانه بدهد واقعا برایم عجیب بود.
1
3
محمدامین اکبری
1403/4/23
0