یادداشت نعیمه هستم
1402/1/24
رمانی با تلخی بی پایان ..... انگار خودم بودم و داشتم خاطراتم رو مرور می کردم. اصلا داستان رو گم نمی کردم. سرمای اردبیل و رابطه ی اعضای خانواده به وجود منم لرزه انداخت. چقدر غم ، چقدر در طول داستان به خودم گفتم پول خوشبختی نمیاره.
(0/1000)
نعیمه هستم
1402/1/24
0