یادداشت محمدرضا ایمانی

ایران بین دو انقلاب
        خوبی کتاب اینه که تحلیل طبقاتیش به اندازس و مثل بقیه چپا خودشو با تحلیل طبقاتی خفه نمیکنه. ضمن اینکه اطلاعاتشم موثقه (غیر از یکسری آماراش) و رو مواردی که نقل‌های تاریخی خیلی متناقضه پافشاری نمی‌کنه و میگذره.
اما نقطه ضعف بزرگش اینه که -مثل تمام ناظرای خارجی دیگه- بیرون گود نشسته و داره اتفاقات داخل گود رو تحلیل می‌کنه. مثلا فهم درستی از رابطه علماء با مردم تو مذهب تشیع نداره و فکر می‌کنه فقط بازاریان تو طول تاریخ ایران پیرو روحانیون بودن اونم به خاطر روابط اقتصادی که با اونا داشتن. و همین اشتباه باعث میشه که تو تحلیل انقلاب اسلامی هم بگه روحانیون و بازار پشت سر آیت‌الله خمینی بودن و بقیه قانع شده بودن که از آیت‌الله خمینی تبعیت کنند (یعنی همراهی با امام براشون یه نوع تاکتیک بود و نه اعتقاد مذهبی). 
یا مثلاً تو یه جای دیگه، با آوردن تجربه یه مستشرق از اینکه تو یه روستایی یه روحانی رو دست انداخته بودن، نتیجه میگیره که تو روستاهای ایرانی عنصر دینداری کمتر پیدا میشه و در نتیجه اقبال مهاجرین تازه به شهر اومده، به اسلام رو مقایسه می‌کنه با جنبش مدیتیستای انگلستان و اصلا نمی‌فهمه که فهم از «دین» تو ایران صدها فرسنگ فاصله دارن با فهم از «دین» تو انگلستان. 
خلاصه جدا از منبع پژوهشی خوبش و تحلیل نسبتاً مناسبش از فقر اطلاعات مذهبی رنج می‌بره و فهمش از دین، تشیع، اسلام، عالم دینی و ... اصلا منطبق با فهم ما از همین مقولات نیست و اینارو تو همون بستر آنگلوساکسون خودش فهم می‌کنه و بر اساس همون انقلاب رو تفسیر می‌کنه.
      
13

14

(0/1000)

نظرات

درود جناب ایمانی بزرگوار
در مورد ضعف اطلاعاتی ایشون با نظرتون موافقم. من این کتاب رو کامل نخوندم، اما نگاهی بهش انداختم و در ضمن چند مصاحبه از ایشون دیدم. تصور می کنم ایشون نسبت به بیشتر کسانی که بیرون از ایرانند، انصاف بیشتری به خرج می دهند و کمتر با حب و بغض نظر می دهند. سپاس. مانا و نویسا باشید.
1

0

بله بله با این مورد همراهم. منصفانه مینویسند. 

0

به نظرم اتفاقا نقطه قوت این کتاب همین داده های آماری و اطلاعاتی است و اتفاقا نقطه ضعف اصلی این کتاب تحلیل هایی است که عمدتا ارائه میدهد خصوصا چون فهم صحیحی از مقوله دین و دین داری در ایرانه نداره کلا زده جاده خاکی و از این جهت با آقای ایمانی موافقم
حیف که عده ای شناخت خود از تاریخ معاصر رو منحصر به این کتاب کردن، البته که خواندن این کتاب هم لازم است اما به هیچ وجه کافی نیست بلکه به شدت ناقص است

1