یادداشت Yasesefid_135
1402/5/17
در طول تاریخ سخت ترین ضربه ها را زمانی خوردیم که دشمن مان استراتژی مخلوط کردن باطل با حق را برای مبارزه با ما انتخاب کرد. ما سخت ترین ضربه را وقتی نخوردیم که رضا خان چادر از سر زن ها کشید بلکه خیلی قبل تر وقتی رضا خان با مراجع دیدار میکرد و مجلس روضه میگرفت ما ضربه فنی شده بودیم! وقتی میگوییم تاریخ تکرار میشود یعنی روزی امام علی را با شعار لا حکم الا لله میکشند و روزی امام حسین را با شعار الله اکبر و روزی هم به امید اجرای حق جنازه شیخ فضل الله را بالای دار سنگ میزنند! جنگ رسانه ای چه ها که نکرده است با ما! داستان قربانی طهران به صورت اول شخص از زبان دو راوی روایت شده است. یکی طلبه جوانی که پدرش به دست یکی از خوانین کشته شده است و حالا با نیت مبارزه و جهاد قصد اعدام انقلابی شیخ فضل الله را دارد تا مسیر را برای خروج ایران از استبداد و اجرای عدالت هموار کند و دیگری هم همان خان قاتل است که حالا در پاریس زندگی میکند. داستان روان و خوش خوانی بود و این زمینه را برای خوانندهاش فراهم میکند که به خودش و اعتقاداتش نگاهی بیندازد و ببیند چه قدر از دوستی ها و دشمنی هایش تحت تاثیر اختلاط حق و باطل و جنگ رسانه ای است. اما روایت های پاریس را اصلا دوست نداشتم لزوم اشاره به این همه اشاره های عاشقانه و سانسور ها آن ها با سه نقطه! را اصلا درک نکردم. واقعا اگر نویسنده حرفش را راحت زده بود خیلی بهتر از این بود که وسط ارتباط های عاشقانه از سه نقطه استفاده کند مدل جدیدی از سانسوری بود که حقیقتا تا حالا در هیچ کتابی با آن مواجه نشده بودم! ( به نظرم همان طور که شاید بدترین فحش وسط دعوا استفاده از سه نقطه باشد بدترین مدل سانسور هم واگذاری آن به مخاطب است).
(0/1000)
نظرات
1403/6/11
دقیقا با نظرتون دربارهی بخشهای پاریس موافقم. من خم تعجب کردم و این مدل سه نقطه گذاشتن رو در کتاب دیگهای ندیده بودم.
1
1
سیده زینب موسوی
1403/6/12
0