یادداشت راضیه.الف
1404/5/16
📌اگر در بیست و دوم بهمن ماه سال پنجاه و هفت، انقلاب پیروز نمیشد، شرایط چطور پیش میرفت؟📌 با یونس و دریا که از مبارزین انقلابی هستند و فرزندشان آرزو، همراه می شویم و در این دنیای جایگزین زندگی میکنیم میخوانیم که استدراج باعث ارتداد میشود آنچه به تدریج رخ می دهد باعث ترسمان میشود فاصله های تدریجی لرزش های تدریجی سستی های تدریجی «شدن» های تدریجی آنگونه که چشم باز میکنی و خودت را ته باتلاقی میبینی که تدریجی در آن فرو رفتی و متوجه نشدی میفهمیم که اگر شک کردیم طبیعیست، اما نباید در آن بمانیم، باید بپرسیم و پاسخ بگیریم و مسئله ها را برای خود حل کنیم که اگر چنین نکنیم این شک ها تدریجا در قلب ما انباشته شده و ما را به راه کج میبرند به طوریکه خودمان هم نمیفهمیم از کجا خوردیم.... گاه پیش می آید که در شرایطی که گرفتار کار های تکراری و مسائل سطحی هستیم، فتنه ای رخ میدهد که تاریخ و انسان ها زخم بستر نگیرند! نور افکنی میشود که مبدا و مقصد را برای لحظاتی می نمایاند. اوضاع سخت میشود اما روشنگر.... به پستی و پلشتی عادت نکنیم در میان تمام تاریکی ها و روزمرگی ها و عادت ها که سرمان به کار خودمان است، هدف را دریابیم به طور متناوب قصد و هدف اصلی زندگی خود را برای خود یادآوری کنیم که غبار کهنگی بر آن ننشیند و فراموشمان نشود و اگر هنوز به هدف خود فکر نکردیم وقتش است تغییر رویه دهیم..... 📌درباره کتاب: ایده کتاب ناب و جالب بود، گفتگو ها پربار و باعث تفکر، و عشق نیز در خطوط کتاب تنیده شده بود. اتفاقات بیشتر جای کار داشت، و علاوه بر فساد و فحشایی که در تاریخ جایگزین روی میداد، میشد درباره موارد دیگری هم صحبت کرد. بیشتر به نظرم رسید کتاب بستری شده برای بیان دغدغه های ذهنی و تفکرات نویسنده تا تمرکز روی اینکه ممکن بود چه اتفاقی بیفتد.... گویی روی مکالمات بیشتر از رخداد های احتمالی فکر شده بود. و الحق که از گفتگو ها لذت بردم و مرا به فکر فرو برد. کتاب های نخل و نارنج و کاهن معبد جینجا را بیشتر از این کتاب دوست داشتم، اما به گمانم ارزش خواندن را دارد. برخلاف بعضی یادداشت های دوستان، نزدیکی قلم یامین پور به نادر ابراهیمی را دوست داشتم و برایم اذیت کننده نبود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.