یادداشت عطیه عیاردولابی
1404/5/26
ماجرای دردناکی بود. این که تو ین نوجوونی اسیر اشقیا بشی و تا هشت سال بعد دست یه سری از خدا بیخبر بمونی از تحمل خیلی از آدمهای بزرگسال و مدعی هم خارجه. کتابش از جنبه تکنیکی و اصول نویسندگی چندان قابل اعتنا نیست. واقعا خاطرهنگاری بود و اگه با این ذهنیت بخونیم دیگه میشه راحت روی محتوا و خود خاطرات تمرکز کرد. و چه خاطراتی اسماعیل! صحبت کردن ازش سخته. اصلا آدم خجالت میکشه چیزی بگه یا بخواد ایرادی بگیره و انقلتی بیاره.
(0/1000)
🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸
1404/5/26
0