یادداشت بهاره بالغ‌نژاد

        تا حالا نه هری‌پاتر خونده‌ بودم و نه فیلمش رو دیدم. به احتمال زیاد اگر این باهم‌خوانی بامزه و باشگاه جالبمون نبود هیچوقت سراغش نمی‌رفتم چون فکر می‌کردم وقتش دیگه گذشته. ولی اعتراف می‌کنم که نگذشته بود و اگر هر وقت دیگه‌م شروعش می‌کردم، وقت مناسبی بود. 
خیلی خیلی کیف کردم و به‌طرز عجیبی حس‌ و حال تابستونای نوجوونیم رو زنده کرد. نمی‌دونم چی توشه که اینجوریه. واقعا لذت بردم و پرتم کرد به یه جهان جالب‌تر از این‌جا. خیلی شبا بهش پناه‌ بردم و از تهران به سمت هاگوارتز فرار کردم… 

ممنونم از دوستانم که یه روز پنج عصر مجبورم کردن بخونمش و دوباره ممنونم ازشون بابت این یادداشتی که در حال نوشتنش هستم.
      
209

29

(0/1000)

نظرات

اشک شووووق اشک شوووق... غرقه در اشک شوق

2

سلام
ترجمه‌ش چطوره؟
من دنبال یه ترجمه‌ی دیگه به جز ویدا اسلامیه بودم که ترجمه قشنگ‌تر و بهتر باشه.

0