یادداشت راضیه بابایی

فرانی و زویی
        
نمی دانم در این دو راهی ها گیر افتادید یا نه. یک طرف یک کتاب سخت که حلزونی جلو می رود و کسل کننده است و دلتان می خواهد پرتش کنید پشت مبل که مبادا دوباره چشم در چشمش شوید؛ یک طرف دیگر همان کتاب که یک نویسنده متفکر و باهوش دارد که معلوم است می خواهد حرف عمیق بزند فقط مخاطب را دق می‌دهد! کنجکاوی که ببینی آخر کتاب چه می‌شود. نمی توانی رهایش کنی. این تعریف رمان فرنی و زویی است.

 این دومین اثری است که از سلینجر معروف خواندم. دغدغه‌  او در ناطوردشت هم پیچیده بود؛ اعتراض به سبک زندگی یک جوان در دنیا، تمدن غرب و انگیزه‌ها و ... اینجا هم سلینجر باز مبهم‌گویی دارد ولی در مورد مذهب و دین و هدف از زندگی. دغدغه ‌ای معنوی و در ابعادی بزرگتر از ناطوردشت.

اول نکته فنی جالب توجه اثر را بگویم. اصل داستان در دو موقعیت داستانی رخ می دهد:اول یک رستوران که محل ملاقات لین و فرنی است و دوم خانه پدری فرنی و زویی.
وقایع این ۱۹۰ صفحه کتاب، از نظر زمانی دو تکه هستند و دو صحنه چیده شده است.  با روش خاص سلینجر که با جزییات ساده‌ای مثل صرف ناهار در رستوران، حرکت شخصیتها از حمام به اتاق، زدن ریش، سیگار کشیدن، دراز کشیدن، تلفن کردن و... شخصیت پردازی می کند و با دیالوگ داستان را پیش می‌برد.
با وجود  محدودیت‌هایی که نویسنده در کنش شخصیتها قرار داده، این صحنه‌های محدود خسته کننده نیست، مشکل آنجاست که چون سر نخ اصل بحث تازه از حدود ص۱۲۰ آغاز می شود، تحمل این حجم خواندن که معلوم نیست به کجا و چه ختم می شود خواننده را اذیت می کند.
فرنی و زویی یک خواهر و برادر هستند. فرنی دچار یک فروپاشی روحی شده است زیرا کتابی یافته که در مورد دعا و ذکر است و اتفاقاتی که بعد از مرحله ذکر زبانی، در روح و جان رخ می دهد.
فرنی و زویی یهودی_ایرلندی هستند. به مذهب خاصی تعصب و تعلق خاطر ندارند و فرنی به مذهب برای کشف حقیقت و یافتن معنایی در زندگی و پیدا کردن انگیزه ادامه تحصیل توجه دارد.
نکته‌ای که مخاطب مذهبی را در درک کتاب آزار می‌دهد این است که سلینجر سعی می کند بدون اشاره به باوری خاص با کمک ملغمه‌ای از دانش های سطحی درباره مسیح، انجیل، بودا،عرفان هندو و... به جواب برسد و امید را در سطح زندگی و رویدادها پیدا کند.
او به درستی متوجه شده است که بشر علم زده امروز تهی از خرد است و همین نداشتن هدف است که روح سرگردان او را آرام نمی کند.(ص۱۳۳_۱۳۴)نمی داند چه چیز به راستی ارزش دارد که برای دست یافتن به آن حریص باشد.
او سوال را درست مطرح کرده است ولی برای پاسخ به آن از ذهن آشفته خود بهره جسته است و بیراه‌های زیادی را مطرح کرده است که قابل‌فهم نیستند. 
البته از ادبیات توقع نمیرود مثل کتاب دینی ماجرا را موشکافی کند.لذا نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت زیرا او دنیای خودش را خلق کرده است و ارزش‌هایی را مطرح کرده که به آن باور دارد.
در انتهای کتاب نیز راهی برای آرامش خاطر پیشنهاد داده که از دنیای غرب و زیستن در جامعه‌ای که دین‌زدایی شده است، نشات میگیرد.
فیلم سینمایی پری،اقتباسی از این رمان است.این کتاب به جهت ارزش ادبی قطعا توصیه است ولی برای کسانی که در خواندن  اینگونه آثار صبور هستند.

https://eitaa.com/vazhband
      
903

25

(0/1000)

نظرات

پاراگراف اول شما کافی بود تا  مشتاق خوندن این کتاب و زجر دادن  خودم بشم😅
1

0

😅😅از خداوند صبر جمیل برایتان آرزومندم 

1