یادداشت نوید نظری
1403/8/26
یک رمان آموزشی دیگر از اروین یالوم شبیه «وقتی نیچه گریست» محتوا قدرتی بیش از آنچه در کار قبلی از او خواندم نمو نیافته است اما غیر کلاسیک بودن و جهشهای زمانی و ابتکاری یالوم قوت به خصوصی به آن داده است. به اعتقاد من بخش تاریخی معاصر قدرت نازیها در آلمان از خود سوژه اصلی کتاب یعنی مساله اسپینوزا بهتر درآمده است شاید به این علت که ورودهای روانکاوانه نویسنده در آن کمتر بوده و نمیتوانسته تاریخ را بیش از این نادیده انگارد. عمده نظرات اسپینوزا در این کتاب برداشتهایی از کتاب اخلاق و رساله الهی سیاسی اوست. در این کتاب کمتر به نظریه وحدت وجود اسپینوزا و الهامگیری نسل بزرگی از هنرمندان طبیعتگرای اروپا از او اشاره شده است. شاید نویسنده بخاطر ایجاد ارتباط با سوژه دومش یعنی الفرد روزنبرگ ناچار بوده روی دین و آیین اسپینوزا و جدال او با جامعه دینی و رسمی یهودیان امستردام که تحت تسلط خاخامها بوده است تاکید ویژه تری بکند. در این کتاب داستان انقلابات فکری اسپینوزا و طرد او توسط جامعه کلیمیان در پی آشکار شدن عقایدش در خصوص معاد و اصالت وحیانی متون دینی و حتی طبیعتانگاری خدا و برعکس اشاره شده است. طول و تفسیر کتاب بیش از آنکه ناظر به سوژه اصلی باشد ناظر به رمانپردازی است از اینجهت خوانش آن برای کسانی که به شکل مستقیم علاقهای به فلسفه ندارند نیز جالب و مفید خواهد بود.
(0/1000)
نظرات
1403/8/26
سلام ،خداقوت، فکر میکنم برای فهم مساله اسپینوزا یک تلاش هوشی لازم است تا بدون توجه به ترتیب فعلی یک در میان اپیزودهای آن جوری کنار هم داستان چیده شود! نظر شما چیست؟ تجربه کرده اید؟
1
1
نوید نظری
1403/8/26
0