یادداشت محمدتقی ریاحی
1404/4/4
پا به پای عدنانیانِ یکتاپرستِ حنفی با دیدن جهل مردم مکه خشمگین شدم. با خاطرات شیرینی که داشتند شاد شدم، و با غم و اندوهشان ناراحت شدم و در جنگ هایشان عزادار شدم. با حمزه و ابوطالب و جعفر از رسول خدا دفاع کردم و همراه نومسلمان ها، من نیز دوباره ایمان آوردم ☺️ قلم خانم «مریم راهی» بسیار روان، زیبا و دلنشین است. خداوند قلمشان را برای خدمت در راه اهل بیت حفظ کند. داستان پردازی ، خلق ماهرانه شخصیت های مثبت و منفی، تفاوت روایت در دیدگاه چهار راوی داستان، و روند مستند تاریخی داستان از روزهای پیش از تولد پدر حضرت محمد تا نبرد موته به گونهای که حوصله مخاطب سر نرود و داستان هم از راه خودش منحرف نشود، همه دست به دست هم میدهند تا ادعای من برای ممتاز بودن قلم نویسنده را ثابت کند! این کتاب را خیلی دوست داشتم. ساعت هایی که صرف خواندن این کتاب کردم، از آن ساعت هایی بود که مطمئنم اصلا عمرم را هدر نداده است. چقدر با این کتاب احوال معنوی بهم دست داد و چقدر منقلب و گریان شدم. مخصوصا در لحظات رحلت و شهادت شخصیت ها که حضرت علی (ع) بر بالینشان حاضر میشد. و این همان وعده «فمن یمت یرنی» است... با مطالعه این کتاب حضرت محمد (ص) را بیشتر از قبل دوست دارم چونکه گویا در این کتاب، از کودکی همراهش شدم تا زمانی که قد کشید و بزرگ شد و ازدواج کرد و به پیامبری مبعوث شد. من واقعا با شخصیت های این کتاب انگار که زندگی کردم؛ مخصوصا با حضرت ابوطالب! (فقط کاش به ماجرای ازدواج پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س) و تولد حضرت علی (ع) بیشتر پرداخته میشد!)
(0/1000)
نظرات
1404/4/5
یک عزیزی سه جلد از کتاب های خانوم راهی رو برام هدیه آورده بود، مشتاق شدم بخونمشون. اتفاقا همین چند وقت پیش تو دورهمی ای که با آقای مستور داشتیم دیدمشون. خدا حفظشون کنه
1
0
محمدتقی ریاحی
1404/4/5
0