یادداشت احمدرضا کوکب
1403/12/29
خیلی چیزها به ذهنم میرسد که بنویسم. نمیتوانم خیلی ترتیبی درستی بینشان ایجاد کنم. مخصوصاً که عجله دارم. اجمالا اینهاست: 1- یکی از سؤالات هیجان انگیز این است که آیندگان در مورد ما چطور فکر میکنند؟ با چه چیز ما را قضاوت میکنند؟ صد سال پیش، به ندرت (نسبت به امروز) چیزی نوشته و ثبت میشد و داده های بدون سوگیری در مورد واقعیات تاریخ به سختی یافت میشود. امروز، برعکس، آنقدر حجم داده و سازوکارهای تولید داده چه جهت دار و چه بی جهت زیاد شده که آدم در انبوه آنها گم میشود. 2- دهخدا، از معدود کسانی است که حدود صد و پنجاه سال پیش فرنگ رفته، چیزهایی در مورد جامعه مدنی و جراید و این چیزها شنیده و آمده ایران. دقیقا هم در ایام مشروطه برگشته. همین جا بگویم که یک نیم ستاره برای مقدمه کتاب کم کردم که تاریخ وقایع را چرتوپرت گفته و من تا اواسط کتاب هی مغزم گیرپاج میکرد که چطور در سال 1335 دهخدا در مورد مشروطهخواهی حرف میزده، حال آنکه آن موقع دیگر اصلا قاجاری نبوده و مشروطهای؟ بگذریم. با رفقا «صور اسرافیل» را راه انداخته اند و در ستونی به همین عنوان چرند و پرند، دهخدا حرفهایش را اسم مستعار دخو زده است. 3- دهخدا مشروطه خواه است. بر خلاف تصور قبلی من، تمام عمرش را لغت نامه نمینوشته و اتفاقا خیلی هم اهل سیاست بوده و خودش هم بعدا نماینده مجلس ملی میشود. حرف هایش هم در این کتاب، نقدهای طنز سیاسی است به اوضاع مملکت. 4- خلاصه چرند و پرندهایی که میگوید این است: شاهان و دولتیانِ مفت خور، دارند دهن ملت را سرویس میکنند. سلطنت خواهان (مقابل مشروطه خواهان) یک مشت گاگول دیکتاتور اند. آخوندها همه فاسد اند، چند تا چند تا صیغه میکنند، از اینجا و آنجا پول مفت به جیب میگذارند. خارجی ها هم که به مملکت رحم نمیکنند. مردم هم خرافه زده اند و هیچ چیز از توسعه و اینها حالی شان نمیشود. البته سطح انتقادات خیلی بالاتر از حرف های امروز است. مثلا اگر دغدغه امروز در سطح چپاول مالی و ناکارآمدی و اینها هست، دهخدا در سطح کشتوکشتارهایی که به لطف آقایان راه افتاده انتقاد میکند. همه به زبان طنز. البته در چند یادداشت هم میگیرد روی نمایندگان مجلس. یعنی اصل مشروطه خواهی را همراه است ولی با نمایندگان اصلا حال نمیکند. 5- خواندن کتابی از سیاست صد و چند سال قبل بسیار برایم شیرین بود. هم دیدن نوع قلم و ادبیاتش جالب بود و طنازیهای دهخدا. تنها مسئله این بود که در بسیاری از یادداشت ها، مسائل کاملا مسائل روز هستند و ما نه شخصیت ها را میشناسیم نه اتفاقات را شنیده ایم. اینش کمی کتاب را حوصله سر بر میکند. اما چندتایی از یادداشت ها هم ناظر به وضعیت کلی جامعه هستند که بسیار شیرین اند. مثل یادداشت اول که به نظرم بهترین یادداشت بود. پایان این کتاب که در سفر مشهد خریدم و نیمی از آن را در حرم خواندم، بماند به یادگار، در شب نوزدهم رمضان و شب تحویل سال 1404!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.