یادداشت زهرا میکائیلی

        چقدر بامزه بود. پیرمرد حساسی که از صدای باد و برگ و.. شاکی است‌. هربار که میره پیش قاضی، بهش میگه یک حیوان جدید بیاره توی خونه‌. آخرش که همه رو می‌فرسته بیرون بلاخره یک نفس راحت می‌کشه و احساس می‌کنه چقدر خونه ساکته!

رفت توی لیست کلاس‌های کتاب‌خوانی‌ام.
      
84

4

(0/1000)

نظرات

مریم قاروبی

مریم قاروبی

5 روز پیش

خب خداروشکر 🥰

0