یادداشت منصوره مصطفی زاده

                ما که بچه بودیم یک انیمیشنی بود که مرغ ماهی‌خوار ماهی‌ها را گول می‌زد و به اسم برکه پرآب می‌بردشان و وسط راه می‌خوردشان... هنوز وحشت آن صحنه‌ای که ماهی‌ها از بالا استخوان‌های ماهی‌های قبلی را روی زمین می‌دیدند، در دلم هست!
این کتاب دقیقا همان قصه است! برای این که همان وحشتی را که خودمان تجربه کردیم، به کودک‌مان هم منتقل کنیم تا او هم مثل من در چهل سالگی بیاید بنویسد هنوز از آن سالها ترسش توی دلش مانده!!
        
(0/1000)

نظرات

ترس و مستأصل شدن در این قسمت داستان (وقتی ماهی‌ها از اون بالا و در دهان مرغ‌ماهی‌خوار، استخوانهای ماهی‌های قبلی رو می‌بینن )دقیقا خاطرمه و دلم می‌خواست به هر صورتی شده نجاتشون بدم. همین چند وقت پیش که خبر غرق شدن  قایق مهاجرین در دریای مدیترانه رو شنیدم یاد این داستان افتادم و ای‌کاش اون مسافرین در دوران کودکی حداقل یک بار حتی در قالب  داستان با این ترس مواجه می‌شدن!