یادداشت فاطمه السادات مرتضوی

                داستان شروع چشمگیری داشت ،
روایت داستان به شکلی بود که ذهن ما مدام در پی بازگشت های پدر میچرخید ، اما آنچه بیشتر به چشمم آمد بازگشت کالبد پدرها به فرزندان بود ... و در روایت هم ، آخرین بازگشت پدر  بازگشتش به کالبد پسران و ادامه دادن به زندگی از طریق سینا و امین بود ...
و در نهایت میرسیم به همان داستان تکراری که ته مایه ی خیلی از نوشته های اخیره ، اینکه  تو در نهایت همونی میشی، که خودت منتقدشی!
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.