یادداشت حــدیث کریمی
1404/2/30

دو سه سال پیش که دبیرستانی بودیم و بیشتر کتاب میخواندیم، همیشه حرف از «قصر آبی» بینمان بود. فقط یکی از بچهها آن را خوانده بود، اما آنقدر از حال و هوایش برایمان گفته بود که اگر از ما میپرسیدید داستان خوب چی بخوانیم، بیتردید «قصر آبی» یکی از اولین پیشنهادهایمان بود. همین شد که وقتی جلوی غرفه انتشارات، میان قصر آبی و ربکا مردد شده بودم، ناخودآگاه دستم به سوی جلد آبی رنگ دراز شد و بیدرنگ شروع به خواندنش کردم. مونتگمری در توصیف احساسات آدمها و به تصویر کشیدن شخصیتها بینظیر است. فضای داستان را آنقدر ظریف روایت میکند که هر صفحه مانند صحنهای از فیلم در ذهنتان میگذرد. برای همین بود که وقتی استاد یک ربع وقت داد تا برای امتحان آماده شویم، ترجیح دادم به جای مرور درسها، به روایت والنسی از زندگیاش گوش بسپارم. «آدم چه حسی پیدا میکند اگر بیستونه ساله باشد و حتی یک نفر هم عاشقش نشده باشد؟ یا حتی دوست داشته شدن را هم تجربه نکرده باشد؟ شاید در ذهنش قصری بسازد و در آن پناه بگیرد، اما با خیالپردازی تا کجا میتوان پیش رفت؟ این داستان زندگی والنسی است، زنی که با «جرئت تغییر» مسیر زندگیاش را عوض میکند. همیشه شکستن قفسها پایانی خوش دارد؟ شاید نه... اما داستان والنسی از زیباییِ شکستن میگوید..»
(0/1000)
نظرات
1404/3/2
کتابش عالیه . باعث شد بیشتر عاشق کتابخوندن بشم.تابستونی که این کتابو خوندم بهترین تابستون عمرم بود🫠✨🤍
3
2
1404/3/2
وای اونم خیلی عالی بود اینقدر ذوق داشتم نمی تونستم بزارمش زمین آخر شب خوابم گرفت ساعت کوک کردم دو ساعت خوابیدم باز بیدار شدم ادامش دادم😭🦋✨ @hodays_k
0
حــدیث کریمی
1404/3/2
0