یادداشت پواد پایت
1403/3/24
چندتایی مجموعه جستارخواندهام و احتمالا الان بهتر از همیشه میدانم چه جستارهایی را بیشتر دوست دارم. جستار روایی برای من، یک خروجی ملموس و قابل درک از فکرهای عمیق روزمره است در مشاهدهی سادهترین چیزها. مسیری برای بهتر نگاهکردن، قشنگتر برداشت کردن و دوام آوردن در روتینها و کارهای روزمره. جستارهای محبوبم بهترین خوراکاند برای ذهن مهندسی من؛ بهترین راه برای وصل کردن معانی اتفاقات مختلف زندگی روزمره به هم و رسیدن به یک کل معنادارتر، به یک نگاه تازه. «به زبان مادری گریه میکنیم» دقیقا همان چیزی است که دوست دارم، یک نگاه تازهی تازه. نویسندهای که چیزهای به ظاهر بیربط را به هم وصل میکند و یک معنای جدید از آنها بیرون میکشد، همان کاری که خودم بعضی روزها انجامش میدهم. جستارهای دوصفحهای که الکیحرفشان را کش نمیدهند و مجبورند در «موجزترین» حالت ممکن حرفشان را بزنند. حرفهایی که کاملا از فهم نویسنده آمدهاند. برای من، جستار یعنی این، نه تکرار کردن حرفهای یکسانی که «خودت را گم و گور کن» و «دلت را به ناشناخته بزن» و این صحبتهای بعضا بیمعنی و لوس. من آنقدری طرفدار و دنبالکنندهی ادبیات صرف نیستم، برای همین بعضی جاها مخاطب اصلی این کتاب حساب نمیشوم. اما انقدر از نگاه نویسنده لذت میبردم که آنها را هم با لذت تمام خواندم. ترجمهی کتاب یکی از بهترین ترجمههایی است که تا به حال دیدهام. بعضی جاهای متن اما ویرایش نیاز داشت. صفحهآرایی کتاب خیلی خوب انجام شده اما طراحی جلد ایراداتی دارد که امیدوارم ناشر در چاپهای بعدی برطرف کند.
(0/1000)
1403/3/24
0