یادداشت سعید بیگی

        کتاب سرشار از نکات جالب و گاه تکان‌دهنده، از تجربیات یک تجربه‌گر نزدیک به مرگ است که در تصادفی وحشتناک، یک تاکسی به دوچرخۀ او می‌زند و او را با صورت، چندین متر بر روی آسفالت خیابان می‌کشد و با خود می‌بَـرَد.

او به کُما می‌رود و پس از مدتی که به هوش می‌آید؛ دیده‌ها و شنیده‌ها و تجربیاتش، از آن سوی درگاهِ زندگیِ دنیایی را با ما و دیگران به اشتراک می‌گذارد.

ما بخش عمدۀ این تجربیات را، در برنامۀ «زندگی پس از زندگی» دکتر عباس موزون که از شبکۀ 4 سیما در ماه مبارک رمضان پخش می‌شود، دیده‌ایم.

اما نکات، حوادث، اشارات و مطالبی هم هست که در این کتاب به آنها پرداخته‌اند و بسیار مهم و برای اهلش سودمند هستند. از این جهت از آقای حامد طهماسبی بابت به اشتراک گذاردن این مطالب و تجربیات، سپاس‌گزاریم.

یکی از نکات مثبت، فوق‌العاده عالی و قابل‌توجه، آوردن آیاتی از قرآن‌کریم با ترجمۀ فارسی در مواقع لزوم، در متن کتاب است؛ که هم به درک معنا و مفهوم موردنظر کمک می‌کند و هم راهگشا است و انسان را به پروردگار مهربان و لطف بی‌پایان او دلگرم می‌کند.

زبان روایت و نثر کتاب، آش شُلّه قلمکاری است که نظیرش را در کمتر کتابی بتوان یافت. البته در این روزگار، به نظرم اصلا نظارتی بر روی کتاب و چاپ آن وجود ندارد و مسئولان دادن مجوز انتشار به کتاب، نه خود و نه حتی کارمندان و زیردستان‌شان که مسئولیت بررسی متن کتاب را دارند، به احتمال زیاد آن را نمی‌خوانند یا دانش، بینش، تجربه و تخصص لازم برای این کار را ندارند.

به نظرم ویراستارِ این کتاب، از دور جلد کتاب را ویرایش کرده و از باقی مطالب کتاب گذشته باشد و شاید هم کتاب را ابدا ندیده باشد. به هر صورت کتاب ایرادهای بسیاری دارد که می‌توان به بخش‌هایی از آنها اشاره کرد.

* نکته: آقای حامد طهماسبی نویسندۀ این کتاب، در این زمینه کمتر مقصرند و بیشترِ تقصیر، متوجه ویراستار اثر و ناشر آن است.

ـ زبان گفتاری و زبان نوشتاری با هم مخلوط شده و هیچ کوششی برای جداسازی به‌هنگام و با قاعدۀ آنها، از سوی ویراستار محترم کتاب انجام نشده است. این مطلب از ابتدا تا انتهای کتاب مشاهده می‌شود و بزرگ‌ترین اشکال این کتاب به شمار می‌رود.

ـ ایرادهای نگارشی فراوان و بی‌شماری که گاه در فهم مطلب، انسان را دچار دردسر و مسئله می‌کند و به هیچ روی قابل تحمل نیست.

ـ غلط‌های وحشتناکی که ما در شبکه‌های اجتماعی بسیار می‌بینیم و کتاب باید از آنها خالی بوده و دور از آنها باشد. (رفتن = رفتند)

ـ غلط‌های املایی که به اندازۀ موارد دیگر نیست و به نظرم در این زمینه ویراستار زحمت کشیده است.

ـ جملات ناقص و ناتمامی که باید حتما مفهوم‌شان تمام شود تا جمله یا عبارت بعدی آغاز شود که متاسفانه اینطور نیست.

ـ بخشی از یک جمله، به زبان گفتاری نوشته شده و ادامۀ آن کاملا به زبان نوشتاری است.

ـ تکرار مطالب که بی‌اندازه و بی‌شمار است و در این بین، تکرار تذکرات نویسنده به خوانندگان بسیار زیاد است و گاه از تحمل و حوصلۀ خواننده خارج است.

ـ اشکالات دستور زبانی که گاه یک جمله، بدون فعل رها شده و جملۀ بعدی آغاز شده و مفهوم کاملا نارسا است و باید فعل در جای خود بیاید. و گاه فعل‌ها بدون قرینۀ لفظی یا معنوی حذف شده‌اند و مفهوم جمله یا عبارت را دچار خدشه و نقصان می‌کنند و خواننده سردرگم می‌شود.

ـ بسیاری از نکات نیمه‌کاره و ناتمام بیان شده و تنها با یک اشاره به ماجرا، از آن گذشته‌اند و حذف این مطالب ناقص و ناتمام، به یکپارچگی و نظم منطقی اثر کمک بیشتری می‌توانست بکند. 

در این مورد نویسنده بیشتر باید توجه و دقت داشته باشد و تصمیم بگیرد که مطالب ناقص و ناتمامی که جزئی هستند و به اصل روایت کلی آسیبی نمی‌زنند، حذف شوند.

ـ ... .

امیدواریم اگر قرار است، این کتاب تجدید چاپ شود؛ حتما یک ویراستار توانمند و وارد، با نویسنده بنشیند و سطر به سطر مطالب و نوشته‌ها را ویرایش کند و آن را به یک کتاب خواندنی تبدیل کند.

و نیز اگر قرار است کتاب جلد دومی داشته باشد، همین رویه با ویرایشی قوی انجام شود تا کتاب ارزش خواندن داشته باشد و با روح و روان و اعصاب خواننده، بازی نکند.

این سومین کتاب از مجموعه ویرایش‌های وحشتناک ـ در اصل بدون ویرایش ـ بود که تا به امروز خوانده‌ام. 

اولین کتاب چاپی بازاری از «باباگوریو» بود و دومی کتابی خلاصه از منابع آزمون کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و این کتاب «نور در تاریکی» هم سومین آنها است و امیدوارم این لیست همین جا تمام شود! دو کتاب اول این قدر خوشبخت نبودند که خوانده شوند و در همان صفحات نخست رها شدند.

تمام 3 امتیاز داده شده به این کتاب هم، صرفا به مطالب و مفاهیمی که آقای حامد طهماسبی در برنامۀ «زندگی پس از زندگی» مطرح نمودند و چند نکته و مطلب تازۀ این کتاب داده شده است.

وگرنه کتاب در حد یک دفترِ یادداشتِ پیش‌نویس، برای ثبت رویدادهایی است که بیمِ فراموشی آنها می‌رود و لاغیر!

کتابی که من با این ایرادات و مشکلات خواندم؛ چاپ اول بود که در زمستان 1400 و در 5000 نسخه در نشر همای غدیر به چاپ رسیده بود. نمی‌دانم این مسائل در چاپ‌های بعدی حل شده است یا نه؟

من واقعا انگیزۀ نویسنده و ناشر را از چاپ یک‌شبۀ این یادداشت‌های پراکنده به نام کتاب را درک نمی‌کنم و نمی‌فهمم. 

ای کاش این کار انجام نمی‌شد؛ زیرا تنها کمکی که به ایشان و تجربیات از سر گذراندۀ ایشان شده است، پراکندن و آشفته‌کردن مطالبی است که در برنامۀ «زندگی پس از زندگی» به خوبی بیان نموده بودند.

باز هم عجله باعث شده است، کیفیت فدای سرعت شود و جای یک کتاب متقن و خوب و ارزشمند را، این مطالب پراکندۀ بدون ویرایش بگیرد.
      
91

15

(0/1000)

نظرات

جلدش هم خیلی ترسناکه👀😅😂
1

1

درود و خداقوت
بله، این چهرهٔ آقای طهماسبی بعد از عمل‌های جراحی و ترمیمی بسیار هست و البته برای یک آدم عادی، مشاهدهٔ چنین بر و رویی زیاد خوشایند نیست.
اما تصویر چهرهٔ ایشان پیش از تصادف خیلی زیبا و دوست‌داشتنی است. به نظرم با جستجو در اینترنت قابل مشاهده باشد. مانا باشید. 

0

و چه بسیار تولیداتی که با همین بدسلیقگی و شلختگی و ... ممکنه جایگاهی که ممکنه کسب کنند رو از دست بدند. مواردی؛ ازجمله اصلاح غلط تایپی که در نسخه‌های الکترونیکی، بدون صرف هزینه یا با کمترین هزینه انجام‌شدنیه هم نادیده گرفته میشه؛ حتی بعضا ازسوی ناشران نامی و ... باعث تأسفه!
2

1

درود و خداقوت
دقیقا همین طوره، متاسفانه برخی ناشران به دنبال پول و برخی به دنبال اولین نفر بودن و مسائل حاشیه‌ای هستند و به کیفیت اثر و خواننده کمتر اهمیت می دهند و نویسنده و اثرش را قربانی خواسته‌های غیر معمول و غیرمنطقی خود می‌سازند. مانا باشید. 

1

✌️👏👏👏👏👏👏 همینه
@mosaafer 

1