یادداشت •آکانه•

•آکانه•

•آکانه•

4 روز پیش

اول به زما
        اول به زمان عقب برگشتم؛ روزهای ده سالگیم رو تصور کردم و دیدم مامانم توی آشپزخونه مشغوله؛ پس برای گذروندنِ وقت این کتاب رو باز کردم.
قشنگی این کمیک اینه که سن‌وسال نداره. وسطاش توی چرخه‌ی زمانی‌ای که ساخته بودم گم شدم، یاد هیولاهای وجود خودم افتادم و صدای بارونی که داخل داستان اتفاق افتاده بود رو واضح می‌شنیدم.
دو سه بار سرش واقعا بغض کردم، خیلی قشنگ بود🥲🌿
چقدر شخصیت ها ناز بودن، هر صفحه‌ای رو دو سه بار نگاه میکردم تا تصاویرش توی ذهنم هک شه، دم این تصویرگر گرم و ممنون از نشر پرتقال🍊
      
49

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.