یادداشت محدثه مهران‌فر

معجزه بن سای: روایت هایی از زنان زیر سقف خانه ها
        اوایل که ازدواج کرده بودم ، هر زنی (چه شاغل ، چه خانه‌دار) وقتی به من می‌رسید میپرسید " تو خونه چی کار میکنی؟ حوصله‌ت سر نمیره؟" و منِ بی تجربه در مقابل این سوال وا میرفت اولش کمی مِن و مِن میکرد بعد سعی میکرد با کلماتی که سر و ته نداشتند ثابت کند که در خانه بی کار نیست ، کار میکند ، و روی میزش هزاران پروژه و متن و مقاله تلمبار شده است....
اما حالا بعد از گذشت هفت سال از زندگی‌ام وقتی کسی این سوال را از من میپرسید لبخند میزنم و تنها میگویم " نه..." 
منِ با تجربه‌ی امروز سعی ندارد چیزی را به کسی ثابت کند ؛ سعی ندارد به کسی بگوید خانه داری خوب است یا بد است ، سعی ندارد به همه بفهماند که دستی بر قلم دارد و هزار و یک پروژه را دارد از پشت میز کوچکش جلو میبرد و هم زمان خانه را سر و سامان میدهد و دقیقا این کتاب را هم وقتی گوش داده که کارهای خانه را میکرده.

این کتاب را هم دوست داشتم ، هم دوستش نداشتم!
بعضی روایت های خیلی سطحی بود و بعضی دیگر بسیار خوب و پخته.
در تمام داستان ها یک سری المان کلیشه ای تکرار میشد که آزارم میداد (مثل بچه ، کار مدرسه ،غذا_به خصوص قورمه سبزی_ نویسنده بودن مادر ها ، جلسات کتابخوانی و....)  و اینکه احساس میکنم نگاه به زن خانه‌دار در بعضی از روایت ها واقعا در حد پختن قورمه سبزی بود!
روایت فصل هفت را خیلی دوست داشتم
مخصوصا نامه به ویرجینا وولف ، من کتاب اتاقی از آن خود را بارها خوانده ام و حس  اینکه کسی دیگر مثل من این کتاب برایش جذاب بوده را خیلی دوست داشتم.

پ.ن: دوستان بهخوانی عزیز که هر کتابی را میخوانید بلافاصله در بهخوان ثبت میکنید میشود رمز موفقیت خود را بگویید؟ من از هر ده تا کتاب یک کتاب را حوصله ام میگیرد که اینجا ثبتش کنم  و تازه همان یکی را هم با هزار سلام و صلوات برایش نظر مینویسم! چرا؟ نمیدانم... شاید چون با خودم میگویم که چه؟ مثلا همه بفهمند من چندتا کتاب خوانده‌ام و نظرم را در مورد هر کتاب دانستند آخرش چه میشود؟ آیا تعداد کتاب ها خوانده شده و نظرات نوشته شده فضلیتی دارد؟ نمیدانم... احساس میکنم دارم تنبلی ام را پشت فلسفه بافی پنهان میکنم... بگذریم امیدوارم تنبلی من را ول کند و اینجا بیشتر فعال شوم!
      
78

4

(0/1000)

نظرات

نیازی نیست هر کتابی رو میخونی ثبت کنی. قضیه رو برعکس کن. هرکتابی رو شروع می کنی، ثبت کن، بعد بزن در حال خواندن، بعد هر روز بیا مقداری رو که میخونی ثبت کن.
برای اینکه یه جورایی هم مجبور بشی این کار رو بکنی، یکی از چالشهای بهخوان رو انتخاب کن. مثلا چالش روزی ۵۰ صفحه، بعد برای اینکه امتیاز منفی نگیری، هر روز میای مقداری که کتاب خوندی رو توی صفحه اون کتاب ثبت می کنی😄
1

0

این کار رو کردم ، ولی چون با گوشی کم کار میکنم ، فراموش میکنم روندم رو ثبت کنم یهو میام میبینم از کتابی که زدم در حال خواندن  چند وقت گذشته و من چهار پنج کتاب دیگه هم تموم کردم😃 شاید دلیل اصلی فراموشی هم این باشه که احساس نیاز نمیکنم برای ثبت کتاب‌‌‌... باید بگردم دنبال چرایی ثبت کتاب. 

0

به نظر من نظرات شما در انتخاب  دیگران حتما ‌اثر دارد.دلیل اصلی من برای نوشتن این است شاید حرف و‌کلامم به کسی اندک کمکی بکند. وگر نه دادن آمار  تعداد کتاب های خوانده شده  با رنگ و لعاب فراوان را در نرم افزار دیگری میشود انجام داد و کلی به‌به. و چه‌چه گرفت.
1

0

میدونید من فکر میکنم آدم ها در انتخاب کتاب سلیقه متفاوتی دارن. مثلا من واقعا نمیدونم چه جوری باید در مورد کتاب های مرجع تئاتری که میخونم نظر بذارم! خب این کتاب ها مرجع هستن و نظرات من توی انتخاب کسی که باید اون کتاب رو بخونه تاثیر نداره. برای خود من خیلی پیش اومده که کتابی که توی فضای مجازی معروف شده بود رو خوندم و اصلا خوشم نیومده! راستش فکر میکنم مغز من زیادی همه چیز رو تحلیل میکنه و باید بعضی وقتا خیلی با خودم کلنجار برم که یه کاری رو بکنم‌. ثبت کتاب اینجا هم از همون کار هاست که خیلی برام سخته 

0

به ثبت نظر درمورد کتاب ، به عنوان یک کار واجب و یک وظیفه نگاه کنید. حتی اگر در حد "دوستش داشتم " بنویسید برای بقیه سبب تسهیل  انتخاب بین گزینه خوب و حوب تر می شود. 
الآن حافظه ی خوبی دارید و یادتان هست ده سال قبل فلان کتاب چی گفته اما وقتی  پا به سن گذاشتید دیگر اینطور نیست و یادداشتها به شما کمک می کند به خاطر بیاورید به هر کتابی  چطور نگاه کردید؟

0