یادداشت ریحانه‌فلاح

        و بازهم یک شاهکار دیگه از آقای حسن‌زاده و قلم جادویی‌اش. :)
این کتاب رو بهم معرفی کردند. 
به‌محض این‌که چند صفحه از کتابو خوندم، غرق داستان شدم و دقیقا مثل بقیه‌ی کتاب‌ها چند ساعته تمومش کردم.
مثل همیشه عالی و عالی و عالی.
خوشحالم که با آقای حسن‌زاده آشنا شدم و کتاب‌هاشون رو می‌خونم.
لذت بردم. خیلی زیاد.
از جنگ زیاد شنیده بودم، اما این‌یکی با بقیه فرق داشت. حس می‌کردم خودم اونجام و دارم تک تک اون لحظات رو زندگی می‌کنم.
همون خنده‌ها رو لب من هم نشست، همون بغض‌ها و اشک‌ها تو گلوی من هم نشست و از چشم‌های من هم جاری شد.
شخصیت هستی برام آشنا و قابل لمس بود، روحیاتشو دوست داشتم. دایی جمشید فوق‌العاده بود و خاله نسرین، دوست خوب من تو این کتاب بود. گوگولی بودن سهراب رو حتی می‌تونستم از پشت صفحات کتاب هم بفهمم. :)
رابطه‌ی هستی و پدرش با نمک بود.
حاشیه‌پردازی مثل همیشه عالی. به موقع و درست.
موضوع فوق‌العاده.
 آخرش غافل‌گیر شدم، خنده به لبام اومد و کیف کردم از این پایان جذاب.
کلمه‌ای نمی‌تونه این کتاب‌رو توصیف کنه. عالی و عالی و عالی. :)
      
18

41

(0/1000)

نظرات

قلم فرهاد حسن زاده رو خیلی دوست دارم ، یه جورایی از رفقای نوجوانیم بود :) هم رمان ها ، هم مجموعه داستان ها

2