یادداشت ریحانهفلاح
1402/10/27
و بازهم یک شاهکار دیگه از آقای حسنزاده و قلم جادوییاش. :) این کتاب رو بهم معرفی کردند. بهمحض اینکه چند صفحه از کتابو خوندم، غرق داستان شدم و دقیقا مثل بقیهی کتابها چند ساعته تمومش کردم. مثل همیشه عالی و عالی و عالی. خوشحالم که با آقای حسنزاده آشنا شدم و کتابهاشون رو میخونم. لذت بردم. خیلی زیاد. از جنگ زیاد شنیده بودم، اما اینیکی با بقیه فرق داشت. حس میکردم خودم اونجام و دارم تک تک اون لحظات رو زندگی میکنم. همون خندهها رو لب من هم نشست، همون بغضها و اشکها تو گلوی من هم نشست و از چشمهای من هم جاری شد. شخصیت هستی برام آشنا و قابل لمس بود، روحیاتشو دوست داشتم. دایی جمشید فوقالعاده بود و خاله نسرین، دوست خوب من تو این کتاب بود. گوگولی بودن سهراب رو حتی میتونستم از پشت صفحات کتاب هم بفهمم. :) رابطهی هستی و پدرش با نمک بود. حاشیهپردازی مثل همیشه عالی. به موقع و درست. موضوع فوقالعاده. آخرش غافلگیر شدم، خنده به لبام اومد و کیف کردم از این پایان جذاب. کلمهای نمیتونه این کتابرو توصیف کنه. عالی و عالی و عالی. :)
(0/1000)
فهیمه حدیدی
1402/10/29
2