یادداشت Asal
1404/5/25
و پایان کتابی که حتی نمیتونم حسم رو نسبت بهش توصیف کنم . این کتاب هم به لیست کتاب های موردعلاقم اضافه شد . تو این دو روز همش یا در حال خوندن این کتاب بودم یا فکر کردن بهش . ذهنم رو خیلی درگیر کرده بود ، حتی میخواستم شروع کنم و یونانی یاد بگیرم . شاید فکر کنید داستان معما های خاصی داشته و صرفا از روی حس کنجکاوی بوده ، اما اینطور نیست . داستان نسبتا سرراست بود ، چیزی که آدم رو درگیر خودش میکرد در اصل شخصیت ها بودن . ریچارد ، هنری ، فرانسیس ، دوقلو ها و حتی بانی هرکدومشون شخصیت خاص خودشونو داشتن . شخصیت پردازی انقدر خوب انجام شده بود که آدم خواه ناخواه با شخصیت های کتاب درمواقع مختلف همذات پنداری میکرد و حتی اگر تصمیم غیرمنطقی ای هم میگرفتن ، اونارو درک میکرد. اول که سراغ این کتاب رفتم فکر میکردم که جناییه، اما الان حتی نمیدونم که تو چه دسته ای قرار میگیره . داستان آنچنان هیجانی و سریع پیش نمیره ، بلکه خیلی آروم جلو میره اما با این حال جوری نیست که آدم ازش خسته بشه و حتی از همین تعلیق ها هم میشه لذت برد . درکل اگر به سراغ این کتاب رفتید ، سعی کنید فقط با شخصیت ها همراه شید و خودتون رو جای عضو هفتم این گروه شش نفره بذارید و تو ماجرا ها همراهیشون کنید .
(0/1000)
نظرات
1404/5/26
دقیقا عالی بودن خدایی، مخصوصا اونی که فرانسیس یه جمله به ریچارد میگه و ریچارد میگه چی؟ فرانسیس میگه هیچی🤣 @Asal_is_here
0
1404/5/26
دقیقا 😂 حالا اینا باز یه چیزی ، ولی به شخصه سر چارلز و کامیلا همینجوری هنگ مونده بودم . یه میم بود گفته بود برداشت اولیه ام از روابط کتاب : یه مثلث عشقی بین ریچارد و هنری و کامیلا . چیزی که بعدا پیش اومد : همه ی شخصیت هارو به همدیگه وصل کرده بود ، فقط بانی رو به کسی وصل نکرده بود که من با اونم مخالفم . بانی هم بعضی جاها انگار نخ میداد 😂 @ftm.ai
1
Asal
1404/5/26
1