یادداشت Satoru

        ✨ وقتی با دوستم رفته بودم نمایشگاه و غرفه کانون پرورش فکری هم سرزدیم دلم خواست دوباره کتابای کانون رو بخونم 
میشه گفت یه جرقه بود که با دیدن کتاب مورد علاقم از اون سالهای گذشته زده شد 
و‌ دلقک جزو کتابایی بود بخاطر این جرقه خوندم و اولین یادداشتم برای کتابای کانون هم محسوب میشه به زودی بازم میذارم 👀 مثلا شاید همین فردا از یه کتاب دیگه ؟
🌱 بگذریم بیاید از دلقک بگم 🙂 با دیدن یا خوندن اسمش بعضیا ممکنه بگن دلقک؟ چرا باید اسمش این باشه یا بنظرشون جالب نیاد؟ ولی خب اگه از این دسته هستین شما جزو کسایی هستید که تاحالا با دلقکا برخورد نداشتین اما باید بدونید دلقک‌ها دوستای زیادی دارن از جمله هیتلر که بعد از اون قانونی تصویب شد که دلقکا دیگه با سیاستمدارا دوستی‌ای نداشته باشن و دلیلشم خودتون می‌تونید حدس بزنید🧍‍♀️
💫 کتاب ما درمورد دلقکی که از خانوادش و بقیه جدا میوفته و با دختری به نام نگار برخورد می‌کنه که طی اتفاقی بهش آسیب می‌زنه و اون دختر اونو می‌بره خونه خودش و ماجراهایی پیش میاد حین اقامتش تو اون ساختمون که تلخ و شیرین و حتی یه جا ترسناک و باعث میشه دوتا دختر قصه ما شک کنن به هویت همسایشون🫢
✨ اونا با هم چیزای مختلفی رو از سر میگذرونن و کتابو میتونید حتی یک سره اگه وقتشو داشته باشید یا طی دو روز بخونید ( البته بازم بستگی به سرعت خوندنتون داره ولی روانه در کل) 
✨ متن کتاب هم محاوره هست که شاید اول زیاد مورد پسندم نبود اما راستش همین الان موقع نوشتن یادداشت به ذهنم اومد که شاید همین مناسبت اسمش بود و غیر این صورت بهش نمی‌خورد 
💫 بی‌تردید این کتاب وقتی تازه اومده بود واقعا محبوب بود دهه نود و هنوزم کسایی که میخوننش احساساتشون باهاش درگیر میشه و تیکه‌های این کتاب مثل پازل تو ذهنشون جا خوش می‌کنه و بعد خوندنش  با دیدن جوراب راه‌راه یاد این کتاب میفتین
🤡 در نهایت دلقک از اون کتاباست که همراهش زندگی می‌کنید و امیدوارم شما هم از خوندن اینکه چطوری زندگی نگار که یه دانشجوی معمولی بود با ورود این دختر بچه عجیب تغییر می‌کنه لذت ببرید ☘️