یادداشت ایمان نریمانی

انجمن شاعران مرده
        کتاب با جشن صدسالگی دبیرستان ولتون که به نظم و اجرای قوانین سخت گیرانه مشهور است، آغاز می شود. شخصیت های اصلی کتاب چارلی، تاد، ناکس و نیل با وجود تفاوت های شخصیتی یک وجه مشترک دارند: پدر و مادر هایی که می خواهند هر طور شده آنها را به هاروارد بفرستند و آینده آنها را از قبل مشخص کرده اند! اما شخصیت اصلی کتاب آقای کیتینگ که معلم جدید مدرسه است، همه آنچه که نولان مدیر مدرسه و خانواده ها می خواهند را نقش بر آب می کند.
آقای کیتینگ که خودش هم شاگرد همین مدرسه بوده، حالا معلم شده تا آنچه را که برای زندگی بهتر لازم است به شاگردانش بیاموزد. کیتینگ تلاش می کند تا به بچه ها جسارت انتخاب سرنوشت خودشان، غنیمت شمردن فرصت ها و متفاوت اندیشیدن را یاد بدهد. ابزار کیتینگ برای این کار شعر است. او تلاش می کند که بچه ها را با ادبیات آشنا کند و به وسیله آموزه های شعر، مسیر جدیدی را پیش روی آنها بگذارد.
شخصیت های کتاب، با ویژگی های متفاوت، هر کدام کاراکتر های نزدیک به ذهنی هستند که مخاطب می تواند با آنها همذات پنداری کند. "تاد" دانش آموز خجالتی و سربه زیر که به کمک آقای کیتینگ به انسانی جسور و شجاع تبدیل می شود. "نیل" پسر جسور و دوست داشتنی داستان که با وجود مخالفت پدرش می خواهد بازیگر شود؛ و "چارلی" ، پسر جذاب و دخترباز گروه که در زمان های لازم با بی عدالتی ها می جنگید و هیچ وقت پشت دوستانش رو خالی نمی کرد. شخصیت هایی که همگی محبوب شما می شوند. 
یکی از نقاط قوت کتاب، استفاده از شعر است که به جذابیت آن اضافه کرده؛ هرچند که با توجه به ترجمه شدن، لذت واقعی آن درک نمی شود.

غرق در خیال فرداییم 
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشه‌ی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمی‌خواهیم
غرق در اندیشه‌ی روزی تازه‌ایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ می‌گریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم.

یاد خواهید گرفت طعم زبان و ادبیات کلمات رو مزه مزه کنید چون فارغ از همه حرف‌هایی که دیگران می‌گن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که می‌تونن جهان را دگرگون کنند.

در وجود همه ما نیاز بزرگی هست که دوست داره پذیرفته و تایید بشه. اما باید به چیزی که در شما متفاوت و منحصر به فرد هست، اعتماد کنید حتی اگر عجیب و غریبه یا بقیه اون رو نمی‌پسندن. به قول فراست: «یک دو راهی در جنگل سر بر آورده بود و من جاده‌ای را در پی گرفتم که رد کمتری در آن نمایان بود و این همانی بود که راه را متفاوت می‌ساخت.»
      
4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.