یادداشت روحِ لابهلای سطرها :) 🇮🇷
1404/4/1

داستان مردی جوان که به جرم ادعای معجزه و پیامبری به مرگِ تدریجی در سیاهچال های تاریک بغداد محکوم شده. اما این حکم تنها بهوونهایه برای پنهان ساختن مقام واقعی امام جواد(ع). کتاب روان و قشنگی بود. کمی که گذشت به دام نویسنده افتادم و نتونستم دست از خوندن کتاب بردارم؛ واقعا نمیشد حدس زد چجور پایانی در انتظار ابراهیمه. توصیفات نویسنده به نحوی بود که انگار تک تک لحظاتی که روایت میشد رو با چشم میدیدم. داستان خوب به امام جواد(ع) پیوند خورد و امام رو بیشتر به من شناسوند. این کتاب جدای داستان قشنگش برای منی که از امام جواد چیز زیادی یا بهتره بگم تقریبا هیچی نمیدونستم عالی بود و خب البته کافی هم نیست. واقعا خوشحالم که اونموقع بدنیا نیومدم..زندگی برای شیعه ها خیلی خیلی سخت بوده:(( پ.ن ۱: با اینکه داستان کلی کتاب ارتباطی با شهادت امام جواد نداره اما چون تنها عکس قشنگی بود که ازشون داشتم گذاشتمش. پ.ن ۲: داستان کتاب بر اساس واقعیته.
(0/1000)
🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸
1404/4/2
1