یادداشت راضیه بابایی

جنگی که نجاتم داد
        پاچمبری!

کتاب جنگی که نجاتم داد، روایت دو جنگ است. جنگی که راهی برای فرار ندارد و باید آغاز شود و جنگی که هیچ لزومی به آغاز آن وجود ندارد! جنگی تباه و سیاه.

این دو جنگ تعادل زندگی آدا را به هم می زند. دختری که در پایش نقصی مادرزاد دارد و زندگی از جایی برایش آغاز می‌شود که جنگیدن را یاد می‌گیرد.

رمان جنگی که نجاتم داد، داستان زندگی آدا و برادرش جیمی است که با شروع جنگ دوم جهانی دستخوش تغییرات بزرگی می شود. او دختری است که علاوه بر آسیب جسمی از نظر روحی و ادراک احساسات رشد نکرده است. زندگی به او بسیار سخت گرفته‌ است و حالا در زمانی که دنیای بیرون درگیر  بحران خشونت و تلخی های جنگ است، این بحران برای آدا فرصتی برای زندگی به وجود می آورد.

در این رمان می توان پا به پای قهرمان، کاهش وزن آواری که روان آدا را تحت فشار قرار داده بود،حس کرد و نفس تازه کرد.
وقایع داستان حس همدلی مخاطب را بر می انگیزد و روند اتفاقات جذاب است. کتاب روان است و ترجمه از درجه کیفی خوبی برخوردار است و می شود به جای خواندن کلمات از روی نوشته ها سُر خورد! و زود به پایان کتاب رسید.

 این کتاب در دو جلد منتشر شده است که اولی جنگی که نجاتم داد، و دومی جنگی که بالاخره نجاتم داد نام دارد.

در کنار تمام تعاریف ،  منتقد حواشی کتاب هستم. این حاشیه‌های توجه برانگیز سبب می‌شود که این کتاب با تمام ارزش هایی که دارد قابل توصیه برای تمام گروه‌های نوجوان نباشد.این نقد بیشتر معطوف به جلد دوم کتاب است که دلایل آن را به طور کلی خواهم گفت. مفاهیم همجنس گرایی (به صورت سربسته در هر دو جلد وجود دارد)،روایت یک طرفه از مظلومیت همیشگی! قوم یهود، تشکیل خانواده هایی که پدر و مادر در آن محوریت ندارند، روایت یک طرفه از مقصرین و آغاز گران جنگ، بی توجهی به نقش مخرب بریتانیا در جنگ دوم و به طور کل ساختن جهان بر پایه باورها و تعاریف دنیای غرب، از آن جمله هستند.
در مجموع درجه کیفی داستان بالاست و خواندن آن به بزرگسالان توصیه می شود.

https://eitaa.com/vazhband
https://behkhaan.ir/profile/R.Babaee
      
5

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.