یادداشت زهرا عالی حسینی

        من اینطور کتاب های "ادب از که آموختی از بی‌ادبان" که آدم ها رو به "خوب" و "بد" تقسیم می‌کنن و برچسب می‌زنن رو اصلاً نمی‌پسندم.
اگرچه توی کتاب مستقیماً به این واژه ها اشاره‌ای نشده، ولی برداشت دیگه‌ای جز این نمیشه داشت:
سامی بد و بی‌ادب و خسیسه، تدی از رفتار سامی دلخور و ناراحت شد و رفت خونشون و دیگه باهاش بازی نکرد، تدی فهمید رفتار سامی بده، تدی نمی‌خواد مثل سامی باشه پس برای همین از خونوادش عذرخواهی کرد و مودب شد.

اینطور کتاب ها نتیجه‌ای جز برچسب زنی کودک به خودش و اطرافیانش ندارند.
زینب ما هم برداشتی جز این نداشت. بعد از خوندن کتاب گفت فلان بچه مثل سامیه چون اسباب بازیاشو به کسی نمیده.
و یا شب گفت زهرا منم مثل سامی‌ام چون که هل می‌دم!
      
84

2

(0/1000)

نظرات

روشنا

روشنا

1404/6/2

ولی میگن بچه‌ها نمیتونن مثل بزرگ‌ترها متوجه بشن آدم‌ها آمیخته‌ای از خوب و بدن. اون‌ها خوب و بد رو به صورت مجزا می‌بینن. یه چیزی یا خوبه یا بد.
5

1

کتاب های روانشناسی جدید اینو نمیگن. میگن "یه کاری" یا خوبه یا بد.
هرکسی اشتباه می‌کنه لزوماً آدم بدی نیست. اگر قرار باشه بچه الزاماً اینطور فکر کنه پس همه بچه ها بدن. و هر بچه‌ای باید فکر کنه خودش بده، چون وقتی به حافظه‌ش رجوع می‌کنه می‌بینه که گاهی دعوا می‌کنه، گاهی دروغ می‌گه، گاهی می‌زنه و...
زدن بده. نه کسی که می‌زنه. و آدم نباید کار بد کنه.  
و تجربه من از خوندن کتاب قصه برای بچه های مختلف اینه که بچه ها اتفاقاً اینو درک می‌کنن.
کتاب قصه های جدید دیگه اینطوری نیستن. به جاش مهارت حل مسئله، کنترل خشم و... یاد می‌دن. یا بچه هایی که اشتباه می‌کنن و بعداً می‌فهمن کارشون اشتباهه و در پی جبران اشتباهاتشون برمیان.
مثل "اسباب بازی عزیزم" مو ویلمز  و "بازی با هم بازی" کارن کتس.
این کتاب ها هم جذاب‌ترن و هم پیام خیلی خوبی رو به بچه ها منتقل می‌کنن.
حتی میتونیم به تجربه خودمون از کارتون مهارت های زندگی مراجعه کنیم. شما دیدینش؟
من خیلی دوسش داشتم. دقیقاً به همیل دلیل که توش حتی پدر و مادرا هم کلی اشتباه می‌کردن ولی هرگز فکر نمی‌کردیم آدم بدی‌ان. 

1

روشنا

روشنا

1404/6/2

این موضوعی که گفتم بر اساس نظریات پیاژه و کلبرگ در رشد اخلاقیه. بچه‌ها تا سنین زیر ۶-۷ سال ذهنشون خیلی عینی‌گرا است و انقدر پیچیدگی نداره که بتونن این مفهوم رو کامل درک کنن. مثلاً میشه از بچه‌ها سوال اخلاقی پرسید و جواب‌هاشون نشون میده که درکشون بر اساس دوگانه خوب/بده.
البته منظورم این نیست که باید کتاب‌ها یا فیلم‌هایی که می‌بینه هم بر همین اساس باشه. بیشتر منظورم این بود که درک این پیچیدگی برای بچه‌ها سخته. و فکر می‌کنم بچه‌ها مفهوم ثبات رو هم کم‌تر درک می‌کنن. اون زمان که دروغ گفتم بد بودم. الان که راست میگم خوب هستم.
و خوندن این کتاب‌ها که به دو دسته‌ی خوب و بد تقسیم می‌کنه از نظر ساده بودن برای بچه و بر طبق ذهنیت خودش بودن، خوبه. ولی موافقم که نباید خیلی از این کتابا خونده بشه و با همون کتابای با دیدگاه پیچیده‌تر میشه کم‌کم ذهن رو تقویت کرد تا به اون پیچیدگی برسه. و تمرکز روی مهارت به جای خوب و بد بودن هم که از همه بهتره.
@zahra_alihosseini 

1

این کاملاً درسته👌🏻
ذهن بچه زیر شش سال پیچیدگی رو درک نمی‌کنه.
ولی تو بند اول صحبتم گفتم الان دیگه رویکرد جدید اینه که با علم به ذهنیت دوگانه کودک، به جای تاکید روی هویت خوب/بد روی رفتار خوب/بد تاکید میشه.
یعنی اگر سامی بعداً عذرخواهی می‌کرد و می‌فهمید بازی اینجوری خوش نمی‌گذره، اونوقت دیگه شاید این مشکل نبود.
کتاب بازی با هم بازی هم دقیقاً همینجوریه، و براساس همین دوگانه خوب/بد ذهن بچه نوشته شده اتفاقاً. از این کتاب های مقواییه، صفحه اول روی مقوا نوشته شده این سه چرخه منه تازه اونو خریدم پس به تو هم نمیدم، اینجا چهره بچه اخمو بود و چهره دوستش غمگین و زیر مقوا نوشته شده بود اما شاید دوتایی بازی کنیم اینجا چهره هردو بچه خندون بود. بچه این رو ادراک میکنه که اون بده و بازتاب بدی هم داره، ولی این خوبه.
امروزه میگن لازم نیست تو قصه ها آدم ها رو خوب و بد مطلق نشون بدیم. به جاش روی رفتار های خوب و بد تاکید میکنیم.
یعنی رفتار رو ساده کرد اما آدم رو چندبعدی نگه داشت، تا به برچسب خوردن دامن نزنه.

ولی اون کارتون مهارت های زندگی که گفتم برای مخاطب بالای ۷ ساله.
@roshana. 

1