یادداشت رها

رها

رها

1402/8/21

        کتاب «سنگی بر گوری» در واقع نوعی خودزندگی‌نامۀ جلال آل احمد است که نویسنده در آن با جسارت و صراحت بی‌مانند و گاه زننده‌ای به بیان مسائل شخصی و خصوصی‌اش پرداخته و چند اتفاق مهم در زندگی‌‌ خود را در قالب شش فصل به نگارش درآورده‌است.

کتاب با ماجرای ازدواج جلال آل احمد و سیمین دانشور آغاز می‌شود و با تلاش آن‌ها برای بچه‌دار شدن ادامه می‌یابد. آن‌ دو راه‌های گوناگونی از جمله درمان‌های تخصصی، تجویزهای سنتی، دعا، زیارت و ... را امتحان می‌کنند و بعدها فرزندخواندگی فرزندان هما، خواهر سیمین، را که خودسوزی کرده هم دورادور برعهده می‌گیرند و حتی جلال به پیشنهاد پزشکی در اروپا، دور از چشم سیمین، به زنی دیگر روی می‌آورد اما تمامی این تلاش‌ها برای رسیدن به مقصود بی‌نتیجه می‌ماند.

نویسنده در ابتدا فرزند را چون سنگی بر گور پدر خویش می‌داند که می‌تواند نام او را زنده نگه دارد، اما در انتهای کتاب، بر مزار درگذشتگان خویش، عقیم بودن خود را پایان باروری جریانی سنتی می‌داند که پدرش نمایندۀ آن است و از این‌که آخرین سنگ بر گور درگذشتگان خویش است خرسندی خویش را ابراز و بیان می‌کند که نه فرزند من، بلکه این صفحاتی را که می‌نگارم همچون سنگی بر گوری خواهد بود که آرامگاه هیچ جسدی نیست.

نویسنده کتاب را در ابتدای دهۀ ۴۰ نوشت، اما آن را به احترام همسرش چاپ نکرد تا این‌که در سال ۱۳۶۰، حدود دوازده سال بعد از مرگ نویسنده، برادر او شمس آل احمد آن را در انتشارات رواق که خود مالک آن بود به چاپ رساند که این کار نارضایتی سیمین را در پی داشت.

📚#سنگی_بر_گوری
✒️#جلال_آل_احمد
      

2

(0/1000)

نظرات

عالی.. البته متن کمی از داستان را فاش می‌کند😊

0