یادداشت آگاتاهد.

        نسبت به نویسنده‌های ایرانی جبهه نداشتم، اما _جز کتاب‌های مذهبی_ کتابی که نویسنده ایرانی داشته باشه نخونده بودم. نمیدونم چرا آتش بدون دود رو اون بلاگرهایی که فیلم‌هایی تحت عنوانِ "اگه فکر میکنین کتاب‌های ایرانی قشنگ نیستن، اینا رو بخونین" معرفی نمی‌کنند.
آتش بدون دود پر از عشق بود، و نفرت. پر از فداکاری و خودبینی. فصل اول رو که بخونین شاید اسم‌ها بنظرتون عجیب بیان و نتونین ارتباط بگیرید، اما اگه به آخر کتاب برسین متوجه میشین خودتون هم در صحرای ترکمن حل شدید.
قلم نادر ابراهیمی بسیار روح نواز بود و این طراحی جلد و سایزِ خوش دستِ کتاب هم در افزایش سرعت خواندن بی‌تاثیر نبود. عشق و نفرت بشدت زیبا به تصویر کشیده شده‌اند و از آن دسته کتاب‌هایی‌ هست که بعد از پایان فکرتان را درگیر خواهد کرد. میتونم ساعت‌ها راجب تصمیماتِ قبیله‌ها بحث کنم و نظر بدهم، درست مثل توماج.

اما حالا که اینقدر از جذابیت های جلد اول گفتیم، بگذارید دلیل های کم کردن یک ستاره هم بازگو کنیم.
برای من بشخصه شخصیت پردازی همه بجز خود گالان و سولماز خیلی محو بود، درواقع بهتره بگم با پایان کتاب متوجه شدم خیلی شخصیت‌هارو نتونستم درک کنم و قبلا تصویر درستی ازشون نداشتم. دومین دلیل هم گذر زمان با سرعت بالا در اواخر کتاب بود، همه‌چیز خیلی نرم و آروم داشت پیش می‌رفت که یکهو رسیدیم به چندسال بعد و انگار یه سیلی به من زد. 
پایان داستان هم همین بود: مثل این بود که نادر ابراهیمی دستش را از صفحات آخر بیرون بیاورد و یک سیلی محکم به من بزند. هنوز در بهت پایان کتاب‌ هستم.

در آخر اینکه اگر فکر می‌کنید کتاب‌های ایرانی خوب نیستند آتش بدون دود بخونید و لذت ببرید.
      
79

18

(0/1000)

نظرات

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/1/30

پس باید بخونمشششش

1

ملیکا🌱

ملیکا🌱

22 ساعت پیش

آه از آتش بدون دود..🥹🥹

1