یادداشت

بی نهایت بلند و به  غایت نزدیک
        و تمااااام!
چقدر خوب بودی تو!

دیدم یک نفر نوشته اثر سورئال، در حالی که اثر کاملا رئاله‌.
چقدر خوب می‌شه اگه قبل خوندنش ندونید داستانش چیه. 

داستان سه تا راوی داره که یکی‌شون یه بچه‌ی هشت ساله است. چقدر نگاهش به اتفاقات خوب بود. راوی دوم کسیه که حرف نمی‌زنه. یک مدته که دیگه نمی‌تونه حرف بزنه و خب شما باهاش همراه می‌شید که ببینید چی شده که حرف نمی‌زنه و ارتباطش با داستان چیه. راوی سوم هم بخش‌های تاریک رو روشن می‌کنه‌.

کتاب تصویر داره. صفحاتی داره که فقط یک کلمه توش نوشته شده. صفحاتی داره که نوشته‌هاش ناخواناست، صفحاتی داره که نوشته‌هاش تصحیح شده و صفحاتی با نوشته‌های رنگی.

داستان درباره‌ی پسربچه‌ایه که پدرش فوت کرده و یه کلید توی وسایل پدرش پیدا می‌کنه و می‌خواد بدونه این کلید چه قفلی رو باز می‌کنه...

چقدر ترجمه‌‌ی این کتاب خوب بود! به نظرم راحت نبوده درآوردن این ترجمه!
خوشحالم که خوندم این کتاب رو و ناراحتم که زودتر نخوندم.
      
10

38

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.