یادداشت فاطمه رجائی
1403/11/11

تصور نمیکردم بعد از هری پاتر، کتاب فانتزی و ماجراجوییای پیدا کنم که تا این حد جذبم کنه🌪️👑 . لوتادول پایتخت آخرین امپراطوری است. شهری که لایهای از خاکستر مثل تور روی آن را پوشانده و کارگران اسکا دائما در حال زدودن آن هستند. خاکستر هم مانند ظلم آخرین پادشاه صدای اسکاها را در گلو خفه میکند. اسکاهایی که پایینترین طبقه اجتماعیاند و معمولا کشاورز، برده، خدمتکار و... هستند و جانشان هیچ ارزشی ندارد بطوریکه بخاطر مسائل بیاهمیت، به راحتی توسط اشراف کشته میشوند. بالاخره فردی به نام کلسییر گروهی تشکیل میدهد تا با پادشاه بجنگد و شرایط را به نفع اسکاها تغییر دهد. افرادی هم قبل از کلسیر شورش کردهاند ولی دستاوردی نداشتهاند؛ یعنی میتوان به موفقیت این گروه امید بست؟ بعضی از افراد این اجتماع دارای تواناییهای خاصی به اسم آلومنسری هستند که قدرت فوقالعادهای به آنها میدهد و این قدرت در خانوادههای اشراف وجود دارد. پادشاه هرگونه رابطه میان اشراف و اسکا را ممنوع کرده است تا از به دنیا آمدن فرزندان دورگه با این توانایی جلوگیری کند... . افراد گروه کلسیر: داکسون، هام، بریز، کلابز، اسپوک، لرد رنو، سیزد و وین . فلزات مورد استفاده در آلومنسری: *آهن: جذب جاذبه، به فرد این امکان را میدهد که به سمت یک نقطه جذب شود. *فولاد: پرتاب به جلو، فرد میتواند خود را به سمت نقطهای پرتاب کند. *مفرغ: تقویت قدرت فیزیکی، فرد میتواند از نظر فیزیکی قویتر شود. *قلع: تقویت حسها، به فرد این امکان را میدهد که حواس پنجگانهاش را افزایش دهد. *برنز: شناسایی استفاده از فلزات دیگر، فرد میتواند دیگران را که از آلومنسری استفاده میکنند شناسایی کند. *آتیوم: دیدن آینده نزدیک، فرد میتواند حرکات دیگران را چند ثانیه پیش از وقوع مشاهده کند. . 📖 از متن کتاب: منيس شانهاى بالا انداخت و گفت:« وقتى به سن من برسى، بايد خيلى حواسترو جمع كنى كه كجاها انرژيترو تلف مىكنى. بعضى چيزها ارزش جنگيدن ندارن.» رین همیشه به او میگفت که اگر دختری میخواهد زنده بماند، باید سرسخت و خشن باشد - حتی خشنتر از یک مرد. «برای افراد من ثروتمند شدن مهم نیست... حتی زنده موندن هم مهم نیست. این کار رو میکنیم تا کاری بزرگ و بینظیر انجام داده باشیم.... تا به اسکاها امید بدیم.» گفت:«تو مارو استخدام کردی، چون نتایج شگفتآوری میخواستی، دوست عزیزم. در خط کاری ما، نتایج شگفتانگیز معمولاً مستلزم خطرات شگفتانگیز هم هست.» وین گفت: «احساسات محو میشن، مگه نه؟» بریز عقب رفت، درپوش روزنه را بست و گفت: «بله، ولی خاطراتش باقی میمونه. اگه مردم حسی قوی نسبت به یک اتفاق داشته باشن، اون رو بهتر به خاطر میسپرن.» کلسییر با چشمک گفت: «نکته خندهدار درمورد رسیدن به جایی همینه، وین. وقتی میرسی، تنها کاری که واقعاً میتونی انجام بدی اینه که دوباره اونجارو ترک کنی.» وین گفت: «فکر میکنم داری دروغ میگی.» - «تا بهحال از من دروغ شنیدین؟» - «بهترین دروغگوها اونایی هستن که بیشتر اوقات حقیقترو میگن.» . تصاویر: بالا سمت راست: وین بالا سمت چپ: وین و کلسییر پایین سمت راست: لوتادول پایین سمت چپ: شبح مه وقتی سرچ میکردم، تصاویری که دیگران از ذهنیاتشون نسبت به کتاب به اشتراک گذاشته بودن، به تصورات من هم خیلی نزدیک بود. چندتاش رو گذاشتم. منبع دقیق شون رو نمیدونم، از پینترست هستن. . ۱۱ بهمن ۰۳
(0/1000)
نظرات
1403/11/13
@szm_books اومدم کامنت ها رو بخونم ببینم چی نوشتی، اولین بریده سندرسونه که دیدم چیزی نگفتی😂
3
0
1403/11/13
فکر کنم اصلا این مرور رو ندیده بودم 😄 یعنی هر جا سندرسون باشه من یه ذوقی نشون میدم راست میگی 😂
1
1403/11/13
آره یه زمانی تو کل ایران فقط خودم بودم 😂😂 هنوزم فکر نمیکنم کسی اینجا اندازه من ازش خونده باشه 😂 @mhnzjfri
0
1403/11/13
@fatmh.rajaei وین تو ذهن من انقدر آروم نیست . قیافش جسورتره😁 مجموعه استورم لایت هم قشنگه. از آخرین امپراتوری هم بهتر شاید، هنوز کامل نخوندم. تو لیستتون بذارید(:
3
0
1403/11/13
آره اینجا خیلی بچه مودب و یواشیه 😁 اتفاقا منم چند روز پیش شروع کردم🤭 خیلی خوب به نظر میرسه✨
1
فاطمه رجائی
1403/11/12
0