یادداشت وایولت
2 روز پیش

موقع خوندن کتاب واقعا میتونستم بفهمم که نویسنده رفته درباره تاریخ و اساطیر و افسانه ها تحقیق کرده و بعد داستان رو نوشته و این خودش به تنهایی برام تحسین برانگیز بود... تا قبل از بخش خاطرات آزتورگ کلا(با نسخه صوتی) با بی حوصلگی گوش میدادم که تمام شه بره ولی بعد از اون کتاب من رو تو خودش کشید و عاشق دنیاش شدم....چقدر ترکیب پر شر و شور سرندا در کنار شخصیت دگار ساده ولی دلنشین بود...واقعا آقای فرد هم خوب بلدن منو حرص بدن😁😁😁😁تا میومدم بگم:عهههه دگار داره عاشق سرندا میشه!!!! یهو دگار خاطرات راهو رو مرور میکرد....شدیدا سرندا و دگار رو شیپ میکنم و امیدوارم تهش دگار عاشق سرندا بشه.... دوست داشتم شخصیت آگیرا بیشتر پردازش بشه و آنقدر برام گنگ و ناشناس باقی نمونه، دگار هم بیشتر توی نیمه دوم کتاب فعال بود، تو نیمه اول انگار نه انگار که نقش اصلی تشریف داشت ولی عاشق جایی شدم که تو بیابون آدناکس رو دید😁😁😁 هیجان اون صحنه:)))) ولی کتاب توصیفاتش خیلی زیاد بود و گاها خسته کننده میشدن، گرچه شدیدا زیبا و دوست داشتنی بودن و واقعا ارزش ادبی داشتن. این عکسم خودم دادم هوش مصنوعی با وایب کتاب بسازه....با آرزوی موفقیت برای آقای امین فرد
(0/1000)
Satoru
22 ساعت پیش
0