یادداشت سمیه جمشیدی

        #معرفی_کتاب

☆خادم ارباب کیست؟

▪︎داشتم کتاب خادم ارباب کیست رو می خوندم.
واقعاً اگه ما کربلا بودیم کدام نقش و ویژگی با ما سازگارتر بود.

یاد همسر وهب افتادم،ذهنم رفت سمت همسران شهدا
یاد ام وهب افتادم،مرا به یاد آن خانواده های شهدایی کِشاند که گفتند ما چیزی را که در راه رضای خدا داده ایم پس نمی گیریم.
یاد حر افتادم، داستان رسول تُرک،علی گندابی ها و...به ذهنم خطور کرد.
یادآور علمدار کربلا بودم،حاج قاسم را گرامی داشتم.
یاد خطبه ی مقاومت حضرت زینب(س) مرا به اسارت زنهایی برد که اسیر نفس اماره مردان بی دین و ایمانی همچون داعش شدند.
اسلم شد قصه گو،آن هم قصه گوی بچه های امام حسین(ع)
زهیر زبان برانی دارد.
نافع محافظ امام است.
《جون》هم اسلحه شناس کربلاست.
و دیگر اصحاب ارباب....

▪︎هر چه گشتم اینجا کسی را پیدا نکردم تا خود را به وصالش یاد ببرم،
من اگر کربلا بودم نقش و خصوصیات چه کسی را داشتم!!
یه جایی نویسنده می گفت در کربلا نیروی اضافی نداریم،عنصر اضافی نداریم!
هزاران غصه در کمینِ دلم آواره شد من در کربلای ظهور چه نقشی خواهم داشت؟؟
جایگاه م چیست؟!
جایگاه من برای فردای عاشورایِ ظهور چه خواهد بود؟
اصلاً چه جایگاهی را انتخاب کنم؟
همه باید خود را برای به دست گرفتن یک نقش کلیدی بشناسند؛
اما به راستی نقشی در ظهور به عهده ی توست، یا یک تقش کلیدی؟

▪︎با این حال؛
می توان در عرصه علم،فرهنگ،اقتصاد و حتی سیاست هم بود و خادم آستان شهدا و سیدالشهدا بود!باور کن!
می توان فرسنگ ها دورتر از کربلا بود و در حقیقت در کربلا بود،اگر اهل نیت باشی!

می توان در عرصه هایی دور تر از هیئت و مزار شهدا و...باشی و با نیت خادمی،خادم آستانشان باشی،آن وقت مدرسه و حتی بازار هم مسجد تو خواهد شد و محل ذکر:《رِجَالُ لَا تُلهِیهِم تِجَارهُ....نور۳۷》،
باید ماند آن هم به سبک جون《اَن یَجعَلَنِی مَعَکُم》.


▪︎گاهی کربلا برایت دریچه امید می شود تا مانند عقبه بن سمعان(غلام حضرت رباب) توفیق شهادت پیدا نکنی و ازتو کار سخت تری بخواهند،راویِ کربلا شوی و زنده نگه داشتن یاد شهادت و جریان کربلا در دل ها...

♡تکلیفت را دریاب!


خواستم بگم؛
نوکری کن و در رو!
بذار خودِ حضرت بفرسته دنبالت.....




#خادم ارباب کیست؟
#سید_علی_اصغر_علوی
#نشر_سدید#جون
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام#امام_زمان(عج)