یادداشت
1403/3/15
تو دنیای پرآشوب امروز تمرکز روی یک کار برای من هم سخته و هم استرس زا چون حس میکنم خیلی عقب میوفتم و لازمه از فلان چیز هم سر دربیارم. حتی شده از خوابم بزنم تا از دنیا جا نمونده باشم. اینطوریه که بعد یه مدت کلی کار فرعی و مهارت های نصفه نیمه زندگیم رو پر میکنند و درمونده میشم. برای همین این کتاب رو خیلی کمک کننده دیدم و انگیزه لازم برای شناسایی و دور ریختن کارهایی که منو از مسیرم دور میکنند رو بهش مدیونم. خلاصه خلاصه کتاب این بود که "کارهای کمتری انجام دهید، اما عملکرد بهتری داشته باشید." در اصل گرایی اصلا اهمیت نداره که از چند تا زمینه یه چیزایی میدونی، اون کار اصلی مهمه همونی که بیشترین جدیت رو توش داری یا باید داشته باشی. از کجا بدونیم کار اصلیمون کدومه؟ + حتما تا الان حداقل تو یک زمینه مهارت یا استعداد دارید اگر نمیدونید چیه اونو پیدا کنید و براش وقت بزارید. + تصمیم ها و کارهای روزمره تون رو مدام به چالش بکشید از خودتون بپرسید این کار ارزش وقت برگشت ناپذیر منو داره؟ * برای انجام این دو تا کار لازمه که به خودتون اجازه بی حوصله شدن بدید از گوشی و فناوری فاصله بگیرید تا فرصت فکر کردن به زندگیتون رو داشته باشید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.