یادداشت •آکانه•

•آکانه•

•آکانه•

23 ساعت پیش

رمان ۸۰ در
        رمان ۸۰ درصدش تاریخی بود، برای تیکه های عاشقانش کلی منتظر میموندم که همین باعث میشد کتابو بذارم کنار و نتونم سریع تمومش کنم. اگه کیدرامری هستین که کارش دیدن سریالای تاریخی-عاشقانست پیشنهادش می‌کنم.🦋

اونایی که این کتاب رو دوست داشتین بهتون کیدرامای (My dearest/ عزیزترینم) رو پیشنهاد می‌کنم.
سریالش شباهت بدجور زیادی با داستان این کتاب داره و مثل کتاب اشکتون رو درمیاره.
جملات موردعلاقم از این کتاب:
______
فصل ۱۶
ایسول لباس سفید و تمیزی به تن داشت و موهایش مانند آبشار سیاهی از شانه‌هایش جاری بودند.
دهیون زمزمه کرد: شبیه یه روح انتقامجو شدی.
ایسول پاسخ داد: و شما از اون آدمایی هستین که تا ابد با خشم تعقیبشون می‌کنم.
______
فصل ۲۵
ایسول گردبند را از دور گردنش باز کرد و گفت: بگیرینش،فکر کنین یه جور طلسمه که می‌تونه از شما محافظت کنه.
دهیون در نهایت با تردید جواهر بدلی را پذیرفت و گفت: تو خرافاتی هستی.
ایسول گفت: بالاخره باید به یه چیزی باور داشته باشیم. باید بعداً به من پسش بدین. بهتره همینطور باشه؛ وگرنه تا ابد روحتون رو تسخیر می‌کنم.
🥯💙
خدانکنه فصل ۲۹ رو شانسی باز کنین چون اسپویل خالصه😂گفتم هشدار بدم اگه عادت دارین قبل از خوندن ورق بزنین این صفحه رو باز نکنین.
      
37

5

(0/1000)

نظرات

فائقه

فائقه

2 ساعت پیش

رفت تو لیست مطالعه✅
ممنون از اشتراک‌گذاریتون🌝
1

1

•آکانه•

•آکانه•

2 ساعت پیش

ممنون که خوندی❤ 

1