یادداشت سید محمد بهروزنژاد
1404/2/18
«به نام خدا» من از طریق ترجمه صحیفه سجادیه با استاد گرمارودی آشنا شدم و از همان زمان شیفته نثر و شعرش شدم. جوری که در زمان نوشتن این یادداشت ترجمه او از سه کتاب مقدس نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و قرآن را دارم، صحیفه را خواندهام و دو کتاب دیگر را دارم میخوانم. همچنین مجموعه شعرهای زیادی از ایشان دارم و همچنان هم به خرید کتابهایشان ادامه میدهم. اینها را گفتم که بدانید با گرمارودی بیگانه نیستم. «برآشفتن گیسوی تاک» مجموعه غزلهای ایشان است. اشعار چه از جهت زبان و چه شبکه معنایی کهن محسوب میشوند. زبان خراسانی دارند و فکر عراقی. به همین خاطر من آن قوت شعریای که از استادی مثل ایشان انتظار داشتم را در این دفتر نیافتم. چرا که غزلها از تکرار مکررات رنج میبردند چه در ردیف چه در قافیه و چه در معنا. البته که بیتهای درخشان و غزلهای خوبی هم داشت و به همین خاطر ارزش یکبار خواندن دارد اما به پای نثر گرمارودی نمیرسد. با خواندن این کتاب ذهنم متوجه دو نکته شد که بیانشان را خالی از لطف ندیدم: ۱: انحصار مضامین و ردیف و قافیه در کلیشههای قدمایی_حداقل در این دفتر_ حتی استادی مثل گرمارودی را هم به دام انداخته. پس مشخصاً اشکال جدی و ریشهداری است. در آثار شاعران جوان هم من بیشتر دنبال فرار از این قالبها یا ترکیب آنها با خلاقیتی نو هستم که کم پیدا میشود. و اصلاً اگر نیما نبود و آن تحول بنیادین را ایجاد نمیکرد آیا ما همین مقدار رهایی از کلیشه را داشتیم یا نه؟ ۲: شعر را باید به شدت آرام خواند و هر جزء آن را تصور کرد و اگر شعر خوبی بود بیش از یک بار خواند مثلاً همین دو بیت از شفیعی کدکنی را بدون تصور کردن و با سرعت بخوانید: « ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران بیـداری سـتـاره در چشـم جویبـاران آیینه نگاهـت پیوند صبـح و ساحـل لبخند گاهگاهت صبـح ستـارهبـاران» اصلاً حق مطلب ادا نمیشود! نه برگ را تصور کردید که چگونه باران به آن بوسه میزند و نه توانستید پیوندی بین صبح و ساحل برقرار کنید. اما اگر برگردید و آرام و با طمأنینه شعر را بخوانید میبینید که معنا و عمق دیگری میگیرد که با بار دیگر خواندن بهتر هم میشود. زیاده عرضی نیست.
(0/1000)
نظرات
1404/2/24
درود و خداقوت یادداشتی جالب و خواندنی بود و لذت بردم. گاه شعر به نظم تبدیل میشود و نه جوهر و تصویر شعری دارد و نه آرایهای خوش نشسته که با ذهن آدم بازی کند و قلقلک بدهد و آدم را غرق لذت کند. این شعر (؟) باید خوانده شود و کنار گذاشته شود. اما شعر اگر شعر باشد و واجد ویژگیهای ضروری، آنگاه خواندنی خواهد شد و هرگز از صفحهٔ حافظه و ذهن پاک نخواهد شد. مانا، تندرست و خوانا باشید. 🌺💐
1
2
سید محمد بهروزنژاد
1404/2/24
2