یادداشت شایان شیروانی
5 ساعت پیش
- اخلاق بازار، اخلاق حاکم و اخلاقِ مرگ ۰. مایکل سندل، فیلسوف سیاسی معاصر و از چهرههای برجستهٔ جماعتگرایی (Communitarianism) و فیلسوف اخلاق بهعنوان منتقدان جان رالز شناخته میشود. او با تمرکز بر فلسفه اخلاق، آثارش را به نقدِ سلطهٔ بازار بر جنبههای مختلف زندگی انسان اختصاص داده است. جماعتگرایان بر اهمیت اجتماع، سنت و هویت جمعی در مقابل فردگرایی لیبرالی تاکید میکنند و سندل در کتاب «مرزهای اخلاقی بازار» این اندیشه را با بررسی مصادیق عینی پیوند میزند . چارچوب نظری کتاب که به چهار بخش تقسیم میشود و کل کتاب را میتوان در این چهار بخش خلاصه کرد: ۱. چرا قدرت بازار پس از بحران مالی ۲۰۰۸ تضعیف نشد؟ - الف) مقاومت ایمان به بازار: بحران مالی ۲۰۰۸ نتوانست جایگاه تفکر بازارمحور را متزلزل کند، بلکه بیشتر به بیاعتباری دولتها انجامید. اقتصاد نئولیبرال با تکیه کمک مالی دولتها خود را سرپا نگه داشت. - ب) گفتمان عمومیِ تهی از اخلاق: سیاست مدرن، با طرد مفاهیمی مانند «زندگی خوب» از حوزه عمومی، ناتوان از پرداختن به مسائل اخلاقیِ مردم شده است. این خلأ، فضایی برای تداوم سلطهٔ بازار ایجاد کرد است. ۲.ریشههای بیاخلاقی معاصر - الف) حذف «زندگی خوب» از گفتمان غرب: شهروندان در عرصه عمومی مجبورند ارزشهای اخلاقی و معنوی خود را کنار بگذارند. این جداسازی، اخلاق را به حاشیه رانده است . - ب) دیگر قضاوت برای بازار مهم نیست به این معنا که معاملاتی مانند رابطه جنسی پولی یا فروش اعضای بدن، صرفاً بهعنوان تبادل سودمند دو طرف تعریف میشوند، بدون اینکه ارزشهای اخلاقیِ ذاتی آنها بررسی شود . ۳.همه چیز برای فروش، چرا نگرانکننده است؟ - الف) تشدید نابرابری: کالاییسازیِ خدمات پایهای مانند آموزش و بهداشت، دسترسی فقرا را محدود میکند. مثلاً خرید صندلی دانشگاه توسط ثروتمندان، فرصتهای برابر را نابود میسازد. - ب) فسادِ ارزشها: بازار با قیمتگذاری روی امور انسانی (مثل پاداش دادن به کودکان برای کتابخواندن)، انگیزههای درونی و معنای اخلاقی آنها را تخریب میکند. این باعث میشود که جایگاه اجتماعی و اخلاقی مفاهیم تقلیل پیدا کند. ۴.منطق بازار آزاد و ادلهٔ دفاع از آن - الف) لیبرترینیسم (Libertarianism) و حق مالکیت فردی: طرفداران بازار آزاد استدلال میکنند افراد حق دارند بدن یا دارایی خود را بفروشند (مثال: روسپیگری یا فروش کلیه). این دیدگاه، آزادی فردی را بر هر اصل اخلاقی مقدم میداند . - ب) فایدهگرایی (Utilitarianism): دادوستد بازاری بهعنوان سازوکاری «برد-برد» معرفی میشود که منجر به رضایت طرفین میشود. مثلاً فروش نوبت پزشک به ثروتمندان، هم به فروشنده سود میرساند و هم خریدار را زودتر درمان میکند. سندل با مثالهای فراوان در این کتاب میخواهد نشان دهد که چگونه بازار، مرزهای اخلاقی را درمینوردد و «جامعهٔ بازاری» را به وجود میآورد. او هشدار میدهد که این روند نه تنها نابرابری را دامن میزند، بلکه «معنای زندگی» را از انسانها میرباید... *البته یک نکته رو داخل پرانتز عرض کنم بحث سندل با اینکه بحث واقعی و ملموسیست ولی کارکرد و برون رفتنی برای این بحران بازار ارائه نمیدهد! شاید برای همین به کتاب پنج امتیاز کامل نمیدهم! *یک دور هم متنم رو در اختیار چتچیبی تی قرار دادم برای ویراستاری و در آخر باز خودم متن رو ویرستاریش کردم (ناراحت نشید😁)
(0/1000)
نظرات
1 ساعت پیش
جالب بود ممنون ،درباره اون راه بحران بازار کتابی هست که خونده باشید و جالب باشه ؟ @sh___a_yan.sh
0
شایان شیروانی
2 ساعت پیش
0