یادداشت زهره دزیانی

        داستان کتاب درباره زنی به نام استر نلسون هست که از تحصیلات بالا و جایگاه شغلی و اجتماعی خوبی برخورداره در جریان دعوت به یک سمینار و سخنرانی درباره یک هنرمند به نام هوگو رسک با اون آشنا میشه و کم‌کم بهش علاقه‌مند میشه و ادامه داستان....
به نظر من این داستان بر خلاف جمله ای که روی جلد کتاب نوشته به هیچ عنوان داستان عشق نیست بلکه داستان یک خواستن رویایی دختری که هرچقدر در بعد اجتماعی موفق اما در بعد عاطفی خام و ناپخته هست و به علاقه ای که نسبت به هوگو پیدا کرده بسیار رویایی فکرمیکنه. در واقع استر تلاش میکنه با قوانین خودش هوگو تصاحب کنه .حتی رهاکردنی که در آخر داستان اتفاق میوفته رهاکردن از سر رشدیافتگی و بالغ شدن نیست بلکه از سراجباره.
با توجه به اینکه این کتاب جایزه سال ادبیات سوئد به دست اورد و تعریف زیادی که ازش شنیده بودم انتظار داستان قوی‌تری داشتم  و به طور کل میتونم بگم خیلی انتظاراتم براورده نکرد البته بدهم نبود معمولی بود درواقع.
      
63

9

(0/1000)

نظرات

وای الان این کتاب رو نخونیم 

0