یادداشت بهارفلاح🌺⭐
1404/2/28
🟠📖کتاب تراژدی یونان توسط ژاکلین دورومییی خانمی فرانسوی🇲🇫 که عاشق فرهنگ یونان است نوشته شده و آثار بسیاری در تحلیل ادبیات، فلسفه و فرهنگ یونانی نگاشته است؛ اثر "تراژدی یونان" را در سال ۱۹۷۰ نگاشت که ترجمه خسرو سمیعی از چاپ ۱۹۷۳ این اثر میباشد. 📙🔥کتاب حاضر در میان اندک آثاری که پیرامون تراژدی یونان وجود دارد از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چرا که نویسنده با احاطهای که به فرهنگ یونان دارد، به خوبی تراژدیها را تحلیل میکند و از قدرت نظریهپردازیی در این زمینه برخوردار است که به خواننده دیدگاهی نوین در خوانش تراژدیهای یونانی میدهد 🔶🔱چکیده کتاب:ابداع تراژدی مایهی افتخار است و این افتخار از آن یونانیهاست. بعد از گذشت بیست و پنج قرن، هنوز در جایجای جهان هنوز جذابند. و گاهگاه موضوعات و شخصیتهای یونانیان را به وام میگیرند. تراژدی یونان با زبان قابل درک هیجان و احساسات، اندیشهای دربارهی انسان را بیان میکرده به همین دلیل است که در روزگاران بحرانی و تجدید حیات، نیاز بازگشت به شکل اولیهی این ژانر احساس میشود. تقریبا در همهجای جهان تراژدیهای اشیل، سوفوکل و اوریپید را اجرا کردهاند چون در این آثار است که آن اندیشه دربارهی انسان با نیروی ابتداییاش میدرخشد. 🔶 امروزه وقتی از تراژدی یونان سخن گفته میشود تقریبا به طور کلی منظور آثار به جا مانده از سه تراژدینویس بزرگ است: 7 تراژدی اشیل، 7 تراژدی سوفوکل و 18 تراژدی اوریپید. در کتاب حاضر به طور کلی تراژدی یونان معرفی شده است؛ ضمن آن که نویسنده در آغاز به توضیح ژانر تراژیک پرداخته و ریشهی تراژدی و ساختار آن را بررسی کرده است. ⚜️در فصول مختلف کتاب فصل اول:ژانر تراژیک فصل دوم: اشیل یا تراژدی عدالتخواهی فصل سوم: سوفوکل یا تراژدی قهرمان تنها فصل چهارم: اوریپید یا تراژدی هیجانات شرح داده شده است. کتاب یکی از جلدهای مجموعهی "تئاتر امروز جهان" است و به منظور آشنایی دانشجویان و علاقهمندان تئاتر به کتابهای پایهای این رشته به چاپ رسیده است. 🔶⚜️قرن پنجم پیش از میلاد برای یونانیان، قرن شگفتی بود. در این قرن، مهمترین رویدادهای ادبی، سیاسی، هنری، فلسفی و تاریخی که بنیانهای فرهنگ هلنیستی را پیریزی مینمود، رخ داد. تراژدی در تاریخ نمایشی یونان یک بارقه بود. معروفترین تراژدیهای یونانی، تنها در عرض هشتاد سال، به رشتهی تحریر درآمدند؛ الکترا ، آنتیگون و پرومته هنوز جای خود را در روی صحنه از دست ندادهاند. اما با توجه به این امر «تراژدی در یونان یک شکوفایی ناگهانی، کوتاهمدت و خیرهکننده بود.» 🔶🔱کسی فکر نمیکرد که پپروزی یونانیان در نزدیکی خلیج اگنی و در جزیره سالامین (سال ۴۸۰ ق.م) و پیروزی دشت ماراتون (سال ۴۹۰ ق.م)، آنقدر برای یونانیان اهمیت داشته باشد که بزرگترین تراژدینویس آتنی را برآن دارد که به پاس این دلاوریهای آتنیان، نخستین تراژدی معروف تاریخ تئاتر را بنویسد. "پارسیان" اشیل (آیسیخولیس) نخستین تراژدی آتنیان به سال ۴۷۲ ق.م است که ۸ سال پس از پیروزی در سالامین به اجرا درآمد. مطمئناً اشیل و پریکلس به یک اندازه از پیروزی یونانیان بر ایرانیان، سرمست بودند. پریکلس سعی در توجیه کردن آرخونهای (دولتمردان) آتنی برای ساخت آکروپلیس داشت و اشیل نیز حامیان تئاترش را برای اجرای "پارسیان" توجیه میکرد. دولتمردان آتنی با پریکلس بر سر ساخت بنایی چنان عظیم که نیاز به سرمایهی زیادی داشت، به بحث و جدل میپرداختند و شایداشیل هم با حامیان مالی تئاترش بر سر اجرای تئاتری که از زاویه دید پارسیان به وقایع جنگ نگاه میکنند، به مجادله پرداخته بود. به هر تقدیر ردپای پارسیان را میتوان در نخستین تراژدی یونانی دنبال کرد. 🔶تراژدینویسان یونانی همگی در دورهای نزدیک بهم زندگی کردند. اشیل متولد ۵۲۵، سوفوکل ۴۹۵ و ارویپید حدود ۴۸۵ یا ۴۸۰ ق.م بودند و این دورهای بود که آتن بزرگترین جنگهای تاریخی خود را با ایرانیان و اسپارتیان داشت. مسلماً این جنگها در حافظه تاریخی یونانیان، تاثیر روانی سرکوبگرانهای داشت، چرا که خلق تراژدیهای این سه تراژدینویس، گواهی بر فشارهای روانی حاکم بر عامهی مردم دارد. در این دوره است که تراژدیها رشد مییابند و به افول خود میرسند به طوریکه، دیگر یونان چنین دوران طلایی را در تراژدی نویسی تجربه نکرد. 🔶✍️ نویسنده در فصل اول ویژگیهای ژانر تراژدی را مورد بررسی قرار میدهد. منشأ تراژدی کجاست؟ پرسشی که دورومییی مطرح میکند، برای یافتن پاسخش کاوشی موشکافانه دارد و از بررسی اسطورهشناختی تا آراء ارسطو و دیگر تحلیلگران معاصر را مورد بررسی قرار میدهد. او تنها ردپای جشنهای دیونوسوسی را در شکلگیری تراژدی موثر نمیداند بلکه وجود حاکمان جبار را مورد بررسی قرار میدهد. رابطه میان حماسه و تراژدی و بررسی ساختار تراژدی از دیگر مباحث این فصل میباشد. ساختار تراژدی از سه مقولهی بازیگران، آکسیون و همسرایان به شکلی موشکافانه کنکاش میشود. ✴️سهم آیسخولوس در پیشرفت تراژدی یونان عبارت است از: 1-آوردن بازیگر دوم به صحنه 2-کمکردن شمار نفرات گروه همسرا به دوازده تا پانزده تن 3-کاستن از اعتبار گروه همسرایان و افزودن بر اهمیت گفتگوی هنرپیشهها 4-ابداع تریلوژی (نمایشنامۀ سهبخشی) با موضوع واحد. 🔆فصل دوم به بررسی زندگی و آثار اشیل میگذرد که نویسنده از آن با عنوان "تراژدی عدالت الهی" یاد میکند. نویسنده یادآور میشود که در تمامی آثار اشیل ردپای عدالت الهی دیده میشود و این عدل الهی را از دو منظر الهی و انسانی واشکافی میکند. «در تآتر اشیل انسانها به تمامی مسؤولند. انسانها در ارتباط با خدایان مسؤولند، چون هر لحظه امکان دارد آنان را به خشم آورند. در ارتباط با گروهی که سرپرستیاش را برعهده دارند نیز مسؤولند، چون ممکن است در هر لحظه آنان را به مصیبتی گرفتار سازند. این مسؤولیت مدنی یا سیاسی، به مسؤولیت نخستین افزوده میشود و به اعمالشان طنین ژرفتری میبخشد.» 🔆در فصل سوم، قهرمانهای تنهای سوفوکل و نوع خاص تراژدی او که به زعم نویسنده دارای قهرمانهای است که تک و تنها در برابر مصائب به مبارزه پرداختهاند، مورد بررسی قرار میدهد. 🔆در فصل چهارم نویسنده به نوعی دیگر از تراژدیهای یونانی میپردازد؛ تراژدی هیجانات که در آثار ارویپید به فروانی یافت میشود. ارویپید با نوآوریها و گستاخیهایش در تآتر یونانی فصلی نوین باز کرد. فصل آخر با عنوان تراژدی یا تراژیک فرصتی است که نویسنده نظراتش را پیرامون تراژدی ابراز دارد. نویسنده تراژدی را از منظر اسطوره و روانکاوی بررسی میکند و دو مفهوم پوچی و جبر و رابطهاشان را با تراژدی واشکافی میکند. ✔️برای درک بیشتر مطالب کتاب آشنایی قبلی با آثار سه تراژدی نویس(آیسخولوس،سوفوکلوس،اوریپید )یونان باستان توصیه میشود
(0/1000)
بهارفلاح🌺⭐
1404/2/29
2