یادداشت کتابفام
1404/4/14
۱۶۷ صفحه در ۵ ساعت و ۲۰ دقیقه. با نگاهی به جنگ جهانی دوم و بلایی که نازیها بر سر بشریت آوردند شاید پیش خودمان فکر کنیم که هر بلایی که بر سرشان آمده حقشان بوده. اما آیا این حکم شامل حال غیرنظامیها هم میشود؟ شرح مختصری که «زیبالد» در کتابش که در عین اختصار چنان تکاندهنده است از کشتار حاصل از حملات هوایی متفقین در شهرهای آلمانی میدهد، بهواقع هولناک است. «تاریخ طبیعی ویرانی» شامل چهار جستار است که طی آنها «زیبالد» یک پرسش را مطرح میکند که "چرا نویسندگان آلمانی نمیخواستند یا نمیتوانستند ویرانی شهرهای آلمان را آنطور که میلیونها نفر آن را تجربه کرده بودند، توصیف کنند؟" و آنچه هولناکتر بهنظر میآید تحمل این کشتار و ویرانیها از سوی مردم آلمان در سکوت است و «زیبالد» میگوید که شاید این اندیشه در پسِ پشت ذهنشان بوده که همهی اینها حقشان بوده با توجه به کاری که هیتلر در سرتاسر اروپا انجام داد. اما، بودند نویسندگان انگشتشماری که از سدّ این تابوها گذشتند و سکوت نکردند. «زیبالد» در بررسی ناکامی نویسندگان آلمانی در ثبت این رویدادهای فاجعهبار مینویسد که «هاینریش بُل» در اواخر دههی ۱۹۴۰، «فرشته سکوت کرد» را نوشته بود که تا حدودی تصویری از اعماق وحشت آن دوران را به نمایش میگذاشت اما کتاب «بُل» تا سال ۱۹۹۲ منتشر نشد! این عمل فراموشی و روبرگرداندن از آنچه که رخ داد، «زیبالد» را هم مجذوب و هم بیزار میکند. کتاب پر است از عکسهای سیاه و سفید از ویرانیهای آن زمان شهرهای آلمان که به نوعی علامت تجاری مخصوص «زیبالد» است. در طی سالهای آخر جنگ جهانی دوم، چیزی در حدود یکمیلیون تُن بمب توسط بمبافکنهای متفقین به پیشتازی بریتانیا بر ۱۳۱شهر آلمانی فروریخته شد و در نتیجه، بالغ بر ۶۰۰هزار غیرنظامی در این حملات سوختند، جزغاله شدند، پخته شدند، کشته شدند و چیزی در حدود سهونیممیلیون خانه از بین رفت... این بمبارانها در حقیقت در ۱۹۴۳ توسط بریتانیا و به جهت از بین بردن روحیهی مردم غیرنظامی و بهویژه کارگران صنعتی تصویب شد حتی زمانیکه این حملات میتوانستند کاملن انتخابی باشند و از هوا و با دقت بسیار بیشتری بر روی اهدافی مانند کارخانههای بلبرینگسازی، تأسیسات نفتی و سوخت، اتصالات راهآهن و شریانهای اصلی حملونقل انجام شوند که خیلی زود میتوانستند کلّ سیستم تولید آلمانها را فلج کنند اما آنها بمبهایشان را تعمیم بخشیدند و بسیاری از غیرنظامیان را هم از دم تیغ گذراندند. اهمیت کارهای «زیبالد» در این حقیقت نهفته بوده است که در میان داستاننویسان منحصربهفرد معاصر، راهی برای عبور از آنچه که "چهارراه خونین" مینامندش یافته بود؛ تقاطعی که سیاست و ادبیات به یکدیگر میرسند. همگی آثار «زیبالد» چه محسوس و چه نامحسوس، با تاریخ فاجعهبار زمانهی خود، بهویژه جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن درگیر هستند.
(0/1000)
سید امیرحسین هاشمی
دیروز
0