یادداشت قدسیه پائینی
1403/2/1
تفسیر سوره حمد انقلاب ایران ورای بسیاری از تغییراتی که در جامعه ایرانی خلق کرد، اتفاق شگفت انگیز متفاوتی را رقم زد که کمتر کسی به آن توجه میکند. در تاریخ پیش از انقلاب تلاوت قرآن به بخش اندکی از جامعه اختصاص داشت و از آن عمیقتر پرداختن به تفسیر، تنها در بخش کوچکتری از جامعه حوزوی جاری بود. مقایسه بخواهیم بکنیم از کل جمعیت ایران چه قدر مذهبی بودند. از آن جماعت مذهبی چه قدر حوزوی بودند و از آن جماعت حوزوی چه قدر اهل مطالعه قرآن و تفسیرش بودند؟ احتمالا عددی بسیار بسیار کوچک خواهد بود. تدبر قرآن به معنای مطالعه و پرسش و پاسخ و تتبع در آیات، مقولهای بود که شاید پیش از این دوران نشود جز در میان خاص الخواص علما نشانی از آن پیدا کرد. ده سال از انقلاب گذشته است و هنوز این معنا رواج چندانی ندارد. هنوز موانع بسیاری برای انس با قرآن و تدبر در آن در جامعه وجود دارد؛ آن وقت سید علی آقای خامنهای جلساتی را آغاز میکند که اتفاقا نه به قشر عامی جامعه تعلق دارد که تنها سخنرانی کند و نه به قشر حوزوی که در دایره نظرات و مطالعات پیشینیان متوقف شود و نتواند با متن قرآن ارتباط برقرار کند. جلسات تفسیر قرآن با دانشجویان که از همان ابتدا بنا را پویایی و مطالعه و تدبر قرار میدهد. دانشجویان باید مطالعه کنند، خلاصه بنویسند، گزارش بدهند، مطالب همدیگر را نقد کنند و ... آن هم در چه موضوعی؛ تدبر قرآن مجید. این روزها بسیاری از ملاحظات و نگرانیها برای ورود به تدبر قرآن هنوز پابرجاست اما رشد جلسات تدبری در سراسر ایران میگوید که آن تک نهال نورس، امروز در سرزمینهای زیادی از زمین سر بیرون آورده است در حال طی طریق برای ملحق شدن به ثقل دیگر قرآن است؛ امامی که اقامه کننده قرآن خواهد بود بعون الله تعالی.
(0/1000)
1403/2/1
1