یادداشت روشنا

روشنا

روشنا

2 روز پیش

        بعد از یک ماه مجموعه نمایشنامه‌های آیسخولوس تموم شد. قبل از خوندن کتاب حتماً درمورد اینکه تراژدی در یونان باستان چه کابردی داشته و به چه صورت اجرا میشده، بخونید. البته مقدمه آقای کوثری هم توضیحات خوبی در این مورد داده.
همین‌طور خوبه یک سرچی درمورد داستان بکنید. باز هم در این مورد آقای کوثری یادداشت‌هایی بر هر نمایشنامه نوشتن که داستان رو توضیح میده. نگران اسپویل شدن هم نباشید چون در زمانه آیسخولوس هم یونانی‌ها همه‌ی این داستان‌ها رو می‌دونستن و اصلاً هنر آیسخولوس در نحوه‌ی نمایش داستان و سیر شخصیت‌ها است.
از آیسخولوس یک تریولوژی کامل به نام اورستیا و سه نمایشنامه که هرکدوم یک قسمت از تریولوژی هستن، به جا مونده.

۱- قدیمی‌ترین نمایشنامه جهان، ایرانیانه. ایرانیان دومین نمایش از یک تریولوژی است که به نظر میرسه آیسخولوس در همه‌شون می‌خواسته «هوبریس»: غرور و فراتر رفتن از حد خود رو به تصویر بکشه. اثری از دو نمایش دیگه غیر از ایرانیان نمونده. و نکته‌ی جالب اینه که علت ماندگاری ایرانیان، انتخاب شدنش توسط رومی‌ها و حکومت بیزانس برای آموزش دادن در مدارسشون بود. رومی‌ها سه نمایش از آیسخولوس رو برای تدریس انتخاب کرده بودن که تا امروز موندگار شده: ایرانیان، پرومتئوس در بند، هفت دشمن تبس. دلیل این انتخاب معلوم نیست ولی احتمالاً به خاطر ساختار زبانی بوده. 
اولین نمایش در تریولوژی‌ای که ایرانیان هم جزوش بود، فینئوسه. اینکه آیسخولوس کدوم قسمت از اسطوره فینئوس رو انتخاب کرده نامعلومه. اما به طور کلی فینئوس پیشگویی بوده که بیش از حد حقایق رو بر انسان‌های فانی آشکار می‌کرده و برای همین زئوس مجازاتش می‌کنه. دومین نمایش ایرانیان و سومین نمایش از اسطوره‌ی گلوکوسه. گلوکوس هم دچار هوبریس و مجازات شد.
پس ظاهراً هدف آیسخولوس به نمایش کشیدن غرور بوده. چون خشیارشا هم دچار غرور میشه و بر سر رود پل میکشه تا از آسیا به اروپا بره. کاری گستاخانه و توهین‌آمیز به طبیعت و خدایان. مجازاتش هم شکست خوردن با خواری و خفت از شهر کوچک آتنه.
حالا چرا آیسخولوس ایرانیان و خشیارشا رو برای به تصویر کشیدن هوبریس انتخاب می‌کنه؟
 یونانیان نبردهاشون با پارسیان رو نبرد بین آزادی و استبداد می‌دونستن و پیروزی در اون نبردها براشون خیلی بزرگ و مهم بود. به حدی که آیسخولوس بر سنگ قبرش نه از جوایزش گفت نه از افتخارات دیگه‌ی زندگیش بلکه افتخارش رو جنگیدن در نبرد ماراتن میدونه که پارسیان درازگیسو ازش باخبرن. ظاهراً این پیروزی انقدر در ذهن یونانیان ماندگار شده و هنوز در خاطره‌ی اون زیست می‌کردن که آیسخولوس هفت سال بعد از نبرد سالامیس، ایرانیان رو می‌نویسه. آیسخولوس می‌دونسته که این شکست پایان شاهنشاهی ایران نیست و قطعاً خبر داشت خشیارشا با لباس ژنده و با خواری و خفت به ایران برنگشته. اما شاید از اغراق استفاده می‌کنه تا خشیارشا رو در حد شخصیت‌های اسطوره‌ای مثل آگاممنون بالا ببره. شاید هم واقعاً خشیارشا برای یونانیان در حد شخصیت‌های اسطوره‌ای بزرگ بوده. چون تو کتاب نوشته بود یونانیان تبار خشیارشا و نام پارسیان رو از پریسئوس می‌دونستن که فرزند زئوس بوده. 

۲- هفت دشمن تبس 
هفت دشمن تبس قسمت آخر یک تریولوژی دیگه است. اولین قسمت لائوس، دومی ادیپ و سومی هفت دشمن تبسه. احتمالاً تراژدی درمورد نفرین نسلی بوده که این خاندان دچارش شدن که در نهایت با مرگ ائتوکلس و پولونیکس به پایان می‌رسه.
قسمت اعظم خود نمایشنامه هفت دشمن تبس، شرح هفت دشمن بود که فکر می‌کنم برای مخاطب مدرن به دلیل آشنا نبودن، حوصله‌سربره. ولی احتمالاً برای یونانی‌ها جذاب بوده چون با شخصیت‌ها آشنا بودن.

۳- پناهجویان
با این نمایشنامه ارتباط بیشتری گرفتم. موضوعاتی که بررسی می‌کنه هم‌چنان در دنیای مدرن هم مسئله است: ازدواج اجباری، پناهندگی و... که باعث میشه مخاطب مدرن درک بهتری داشته باشه.
ولی این نمایشنامه از نظر نوع نگاه به زن، دقیقاً نقطه‌ی مقابل هفت دشمن تبس بود! در هر دو ما هم‌سرایانی داریم که زن هستن ولی در هفت دشمن تبس حاشیه‌ای و در پناهجویان به عنوان شخصیت اصلی. حتی مردهای دو نمایشنامه متفاوتن. ائتوکلس در هفت دشمن تبس زن‌ها رو تحقیر می‌کنه و میگه کاری جز گریه و زاری ازشون برنمیاد ولی دانائوس در پناهجویان به خوبی از دختراش دفاع می‌کنه و حتی به عنوان ولی و رئیس حاضر نمیشه و به دختراش یاد میده چی بگن و چی کار کنن که بتونن نجات پیدا کنن. شاه آرگوس هم زمانی که با دخترا صحبت می‌کنه، هیچ نشانی از تحقیر درش نیست و درک میکنه اون‌ها چی میگن و بهشون حق میده.
آیسخولوس به خوبی هردو نوع نگاه رو به تصویر کشیده.
تردید پادشاه در پناه دادن به دخترا و درگیر کردن شهر با جنگ یا راندن اونا و مبتلا به نفرین شدن هم خیلی ملموس و قابل درک بود.
واقعاً دوست داشتم این تریولوژی به صورت کامل باقی می‌موند.

۴- اورستیا
تنها سه‌گانه‌ای از آیسخولوس که به صورت کامل باقی مونده. اورستیا داستان خاندان آترئوس و نزاع‌های درون خانوادگیه. آگاممنون بعد از نبرد تروا به عنوان فاتح به خونه برمی‌گرده و همسرش کلومنتسرا منتظرشه. اما این فقط ظاهر قضیه است و در خانواده‌ی آترئوس نفاق و دشمنی ریشه‌داری وجود داره.

۵- پرومته در بند
در انتساب این نمایشنامه به آیسخولوس حرف و حدیث بسیاره. اما خود نمایشنامه بسیار زیبا است. کلاً داستان پرومته از جهت محبتی که به آدم‌ها داشت و هدیه کردن آتش بهشون، خیلی قشنگه. 
تصویر زئوس در این نمایشنامه خیلی متفاوته، اما آیا قرار بوده تا آخر نمایشنامه چنین تصویری باقی بمونه؟ کسی نمی‌دونه.
      
291

24

(0/1000)

نظرات

چرا امتیاز ندادید؟
4

0

روشنا

روشنا

2 روز پیش

نمی‌دونم به چنین اثری چه امتیازی بدم. قطعاً کسی که برای نمایشنامه‌هاش جایزه جشنواره‌های اون زمان رو می‌برده و چنین آثاری نوشته، کارش از امتیاز دادن من فراتره.
ولی اگه بخوایم بر حسب میزان لذت یا فهمِ منِ قرن بیست و یکمیِ ایرانی در نظر بگیریم، شاید بهش امتیاز کامل ندم.
و خب این تناقض باعث شد کلاً بی‌خیال امتیاز دادن بشم 😅 

3

روشنا

روشنا

2 روز پیش

البته الان که یه مروری تو ذهنم کردم، دیدم گرچه بعضی جاها برام خسته‌کننده بود، اما کلیت اثر انقدر جذاب بود که حتی من مخاطب با اون ویژگی‌هایی که گفتم هم بهش امتیاز کامل بدم :) 

3

دقیقا. منم نمی‌تونم روی آثار کلاسیک و خیلی شاخص نمره بذارم. آخه من کی باشم واقعا برای این کار؟ 😂
@roshana. 

1

m a h s a ‌

m a h s a ‌

2 روز پیش

وای چه زیاد نوشتی. (مثبت در نظر بگیر) به‌نظرت منِ کمال‌گرا الان می‌تونم شروعش کنم؟ باتوجه به این‌که فعلا مبانی اسطوره رو به تعویق انداختم. 👩🏾‍🦼
3

2

روشنا

روشنا

2 روز پیش

آره بابا اصلاً آن‌چنان ربطی به اسطوره نداره.
ولی بعضی جاها از کلاسیک‌ها هم خسته‌کننده‌تر میشه ):) و خودت رو برای سرچ‌های بی‌پایان آماده کن 🫩😂
ولی خوبیش اینه بالاخره از این افسانه‌های یونانی سر درمیاری ⁦(⁠^⁠^⁠)⁩
و درمورد این‌که زیاد نوشتم، فقط گزارش پیش‌رفت‌هام رو خلاصه کردم D: 

1

m a h s a ‌

m a h s a ‌

2 روز پیش

آخ آره گفته بودی سرچ.. متنفرم.
@roshana. 

0

روشنا

روشنا

2 روز پیش

باید خودمونو کنترل کنیم که در دام سرچ‌های بی‌پایان نیفتیم. فقط خلاصه‌ای از داستان بفهمیم و بریم 😂
@taletrekker 

1

چه کامل وجامع..خسته نباشی خداقوت😊🌹
3

1

روشنا

روشنا

دیروز

نظر لطف شماست. ممنونم 🙂‍↕️❤️
خیلی عقبم ولی انشاالله میرسم بهتون 😅 

1

خواهش میکنم عزیزم❤️میرسی حتماً شمام 
سرعت مطالعه‌ات خیلی خوبه ...احتمالاً افسانه های تبای رو هم دوست خواهی داشت
@roshana. 

1

روشنا

روشنا

دیروز

امیدوارم، ممنونم ⁦(⁠*⁠˘⁠︶⁠˘⁠*⁠)⁠.⁠。⁠*⁠♡⁩
@baharfallah76 

1