یادداشت منتظر 🇵🇸

        مدت ها بود چنین کتاب نفس گیری نخونده بودم. 
من تقریبا از همون اول میدونستم اون کسی که بلیت را داده بود با سلیم ارتباط داشته ولی دیگه نه در این حد.  
داستان، داستان یک خانواده است که مادر و خاله دعواشان شده ولی برای آشتی یک روز به لندن میروند. 
تد پسر خانواده  اوتیسم ( یا شایدم سندرون داون)  داره و طرز تفکرش جالبه البته این موضوع را قبلا هم دیده بودم تو کتابای  باهوش،  ماهی بالای درخت و...  ولی اینجا خیلی خوب  نشان داده شده. 
واقعا کتاب جالبی بود خیلی پیشنهادش میکنم. 

      
13

0

(0/1000)

نظرات

جالبه برای من انقدر هم جالب نبود
لطفا هشدار لو رفتن بذار 

1